به دومین سالگرد انقلاب «زن زندگی آزادی» نزدیک میشویم؛ انقلابی که با جرقه قتل حکومتی مهسا ژینا امینی در ٢۵ شهریور ۱۴۰۱ شعلهور شد و در پی آن مبارزات پرشور خیابانی مردم به ویژه جوانان، دانشجویان و دانشآموزان پدید آمد و اعتصابات گسترده در بخشهای مختلف جامعه را درون خود پروراند.
انقلابی که تا همینجا به فتح خاکریزهایی اعم از بیحجابی گسترده زنان، قطببندی بیشتر جامعه و تعمیق شکاف میان حکومت و مردم، گسترش آگاهی مبارزاتی، اوجگیری و خلق اقدامات اعتراضی متعدد، به میدان آمدن رهبران میدانی، گسترش تشکلیابی انقلابی و تحمیل شکستهای پیاپی سیاسی و ایدئولوژیک به رژیم انجامیده و دستاوردهای بازگشتناپذیری برای جبهه مردم به همراه داشته است.
یک دستاورد بزرگ که در این انقلاب رخ داد، پدید آمدن تحولات و تغییرات جدی در سطح مبارزاتی و مطالباتی مردم نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی و همینطور مسئله تغییر بیشتر توازن قوای سیاسی بود؛ دستاوردی که توانست تشکلهای مختلف محله محور، دانشجویی، دانشآموزی، جوانان و زنان را از درون مردم سازمان داده، مسئله رهبری انقلاب و مکانیسمهای کسب آن را برای آنها تشریح کند و جامعه ایران را تا حد زیادی از بلاتکلیفی، افسانهها و خطر «رهبران در ماه دیده» شده، مصون نگهدارد.
جمهوری اسلامی که توان مقابله سیاسی با این تحولات را نداشت، راه چاره موقت خود برای مقابله با جو انقلابی را تنها در این موارد میدید: ایجاد فضای حکومت نظامی غیررسمی در شهرها، اعدام معترضین و افزایش شمار اعدامها، بازداشتهای گسترده فلهای، جاسوسپروری و رشد مخبر در میان مردم، پادگانی کردن دانشگاه و حمله شیمیایی به مدارس.
نگاهی به کل تاریخ عمر جمهوری اسلامی نشان میدهد که در هیچ برهه زمانی، گفتمان سرنگونی حکومت تا این اندازه تودهای نشده و مردم به چنین قدرت اجتماعی دست پیدا نکرده بودند. قدرتی که نمایش انتخابات رژیم را به رفراندومی علیه خود جمهوری اسلامی تبدیل کرد و با فریادهای «نه به اعدام»، لرزه بر پیکره حکومت انداخته است. اکنون این قدرت اجتماعی که از انقلاب «زن زندگی آزادی» برآمده، در آستانه دومین سالگردش همچنان ادامه داشته و عظمت خود را به تصویر میکشد.
سالگرد انقلاب بستری است برای فوران دوباره و گستردهتر و قویتر خشم انقلابی عموم مردم و تحمیل شکست دیگری به جمهوری اسلامی. این سالگرد فرصتی است برای بلند کردن پرچم خشم و اعتراض علیه زنستیزی و جنگ حکومت علیه زنان؛ بستری برای تبدیل شدن به صدای مهسا امینیها، آرمیتا گراوندها، آرزو بدریها و تمام زنانی که از لحظه تولد، سلامت جان و روان آنها مورد حمله سرکوبهای جنسیتی حکومت ضدزن قرار میگیرد.
در آستانه دومین سالگرد، اعتراضات و اعتصابات سراسری پرستاران، کارگران و بازنشستگان، نشان از زمینههای شکلگیری اعتصاب سراسری و عمومی در سطح جامعه دارد که میتواند به عنوان یکی از فازهای اصلی انقلاب علیه رژیم عمل کند. ما دانشآموزان انقلابی، به عنوان نیرویی متشکل که از دل مبارزات انقلاب «زن زندگی آزادی» به وجود آمدهایم، ضرورت تحقق اعتصابات سراسری را گوشزد کرده و خطاب به کلیت جامعه بر لزوم ادامه و گستردهتر شدن اعتراضات تاکید میکنیم.
همچنین، در روزهای پس از سالگرد انقلاب و به رسم سال قبل، انقلابی به مدرسه میرویم؛ یاد نیکاها، کیانها، ساریناها و سیاوشها را زنده نگه میداریم؛ عکس قاتلان را از کتابهای درسی خود حذف میکنیم و سر و سیمای مدارس را با «زن زندگی آزادی» مزین میکنیم. ما دانشآموزان ریخته شدن خون همکلاسیهایمان را نه میبخشیم نه فراموش میکنیم و تا سرنگونی جمهوری اسلامی و پیروزی انقلاب، به مبارزه ادامه خواهیم داد.
تشکل دانش آموزان انقلابی و پیشرو بوشهر
تشکل دانش آموزان انقلابی و پیشرو تهران
۱۷ شهریور ۱۴۰۳