به دومین سالگرد قتل حکومتی مهسا/ژینا امینی و شروع انقلاب زن زندگی آزادی نزدیک میشویم؛ انقلابی که با سلاح اعتراض و اعتصاب در سراسر ایران بپاخاست تا با گام برداشتن برای سرنگونی جمهوری اسلامی، ریشههای تبعیض، نابرابری، استبداد، سرکوب، زنستیزی، مذهب و فرهنگ عقبمانده را در جامعه ایران بخشکاند؛ انقلابی که چنان به پیشتازی زنان وارد میدان شد که نه فقط به بزرگترین جنبش سراسری علیه حکومت اسلامی در ایران بدل شد، بلکه جوهره مدرنیسم، آزادیخواهی و برابریطلبی آن چنان عمیق بود که توجهات عمومی دنیا را به خود معطوف کرد.
از شهریور ۱۴۰۱، ایران به میدان جنگ میان مردم و حکومت تبدیل شد؛ جنگی که در جبهههای مختلفی به شکلی آشتیناپذیر به جریان افتاد؛ یک طرف برای بقا میجنگید و دیگری برای تحقق زن زندگی و آزادی. در این نبرد نابرابر، جمهوری اسلامی طی دو سال اخیر به هر جنایتی متوسل شده تا انقلاب را به عقب براند، مهار و متوقف کند؛ جوانان معترض را به گلوله بست، کودکان را به قتل رساند، بر قدرت ماشین اعدام خود افزود، دهها هزار نفر را به زندان انداخت، با سلاح شیمیایی به مدارس حمله برد، جنگ علیه زنان به راه انداخت و سیاست جنگافروزی خود در منطقه را به بالاترین سطح رساند. اقداماتی که به خیال حکومت قرار بود اختناقی بر جامعه حاکم کند که جامعه ایران تا سالها فکر سرنگونی را از سرش بیرون کند.
نتیجه این همه جنایت و تعرض حکومت به مردم برای به عقب راندن انقلاب زن زندگی آزادی اما جز این نبود؛ جمهوری اسلامی باد کاشت و طوفان درو کرد. دو سال سرکوب بیامان حکومت باعث نشد که فعالین، جوانان، دانشجویان، زنان، خانواده های دادخواه و انقلابیون صحنه را ترک کنند و در مقابل آنها به انحاء مختلف شعله انقلاب را روشن نگه داشته اند؛ زنان جنگ خیابانی با رژیم را پیروز شده اند و سیاستها و طرح های زنستیزانه حکومت آپارتاید جنسیتی را در هم شکسته اند؛ کارگران، بازنشستگان، کشاورزان، معلمان، پرستاران و دیگر بخشهای جامعه نیز با اعتراضات و اعتصابات هر روزه خود، حکومت اسلامی را که چیزی در سفرههای مردم برای غارت باقی نگذاشته، احاطه کردهاند؛ و همچنین مردم با عدم شرکت در مضحکه انتخاباتی حکومت برای جانشین ابراهیم رئیسی، رژیم را تحقیر کردند و به جهان نشان دادند که جمهوری اسلامی نزد مردم از هیچگونه مشروعیتی برخوردار نیست و اعلام کردند جمهوری اسلامی قاتل مردم است و انتخاب اکثریت مردم سرنگونی جمهوری اسلامی و پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی است.
در کنار همه اینها موقعیت درمانده و متزلزل جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی است که حکومت را بیش از هر زمانی در سطح جهانی منزوی کرده است؛ به گونهای که از یک سو کمیته حقیقتیاب سازمان ملل برای رسیدگی به جنایات جمهوری اسلامی تشکیل شده؛ از نهادهای بینالمللی چون کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج شده؛ سپاه پاسدارانش در لیست سازمانهای تروریستی کانادا قرار گرفته و اتحادیه اروپا و برخی دیگر کشورها هم در همین مسیر در حال حرکت هستند. از سوی دیگر آتشافروزی در خاورمیانه و سازماندهی گروههای نیابتیاش در غزه، لبنان، یمن و عراق، شکستهای پیدرپیای برای جمهوری اسلامی به همراه داشته است و قدرت منطقهایاش به شدت رو به کاهش است. علاوه بر این، دخالتگریاش در جنگ روسیه و اوکراین و تلاش حکومت برای انجام عملیاتهای تروریستی در کشورهای دیگر دنیا، جای تردید برای اکثریت دولتها باقی نگذاشته که جمهوری اسلامی چیزی نیست جز حکومت جنگ، ترور و جنایت.
در متن این شرایط حساس سیاسی است که دومین سالگرد آغاز انقلاب زن زندگی آزادی فرا میرسد و زمینه را برای اعتراضی کردن هر چه بیشتر فضا علیه جمهوری اسلامی فراهم میکند. از این روی، دانشگاه سنگر آزادی و برابری از همه مردم آزادیخواه و برابریطلب، از دانشجویان، دانشآموزان، معلمان، زنان، کارگران، رنگینکمانیها، پرستاران و همه حامیان انقلاب دعوت به عمل میآورد که در روزها و هفتههای پیش رو، در اعتراضات به مناسبت دومین سالگرد قتل حکومتی مهسا ژینا امینی نقشی دخالتگرانه داشته باشند. جمهوری اسلامی از هر طرف توسط ما مردم از یک طرف و بحرانهای لاینحل اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی از طرف دیگر محاصره شده؛ اکنون فرصتی است برای همه ما که با پرچم زن زندگی آزادی بار دیگر به میدان آییم و ضربه کاری در راستای به پیروزی رساندن انقلاب زن زندگی آزادی، به حکومت اسلامی وارد سازیم.
برای نابودی جمهوری اسلامی
برای زن زندگی آزادی
دانشگاه سنگر آزادی و برابری
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴