برای آزادی دانشجویان
جمال صابری، ژاپن
گزارشی از حضور در سفارت جمهوری اسلامی در توکیو
روز 27 دسامبر (پنجشنبه گذشته) و در اعتراض جهانی به دستگیریهای اخیر دانشجویان با تنی چند از رفقای ژاپنی به مقابل سفارت جمهوری اسلامی در توکیو رفتیم. قصد ما دیدار مستقیم با سفیر و بازخواست وی و ارایه نامه اعتراضی مان بود. در این نامه ما علاوه بر محکوم کردن سرکوب اعتراضات به حق مردم ایران خواستار موارد زیرشدیم.
1) آزادی بدون قید وشرط دانشجویان و تمامی زندانیان سیاسی.
2) فراهم کردن فوری امکان دیدارخانواده ها و وکلا با دانشجویان دستگیر شده.
3) آزادی فوری محمودصالحی باتوجه به شدت یافتن وخامت وضع جسمی.
4) برسمیت شناختن حق آزادی بیان و تشکل.
ابتدا سفیر با ارسال خانم کارمند ژاپنی و با بهانه قراردادن پایان سال و گرفتاری کاری قصد سرباز زدن از دیدار با ما را نمود. اگر پایان سال است مسلما خانواده هاِِیی که نگران فرزندانشان هستند و دانشجویان که در زندان تحت آراز وشکنجه قراردارند نیز خواهان داشتن پایان سالی بی دغدغه هستند که به کارهایشان برسند. ما بدین طریق به بهانه جویی سفیر اعتراض نمودیم. مجددا سفیر از طریق هایفون اعلام کرد که قول دیدار و گفتگو در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران درفرصتی مناسب را میدهد. ما از این موضوع استقبال کرده و فقط خواستار تعیین فوری تاریخ آن روز شدیم. درحین این مراودات با کارمندان ژاپنی بود که سروکله 3 تن از اکرمه ایرانی سفارت پیدا شد. ریش سفیدشان در حالیکه فقط سرش را از لای در بیرون آورده بود و ادعا میکر دنماینده کنسول است با غضب جویای قضیه شد. وی اعتراض داشت که چرا ما بدون اجازه وارد سفارت شده ایم!؟
آقای نماینده پیش ازشنیدن اعتراض ما و با حالت سراسیمه و تهدید آمیز رفت تا پلیس راخبرکند...
در این حین یکی از دونفر باقیمانده به سراغ پوستر و پلاکارت ما که برروی مبل و میز داخل هال قرار داشت رفته و شروع به پرس و جوکردن نمود. وی ادعا داشت که قضیه داخل ایران هیچ ربطی به ژاپنیها و عرب یا گرجستانی (که من باشم) ندارد. این فرد که فقط لباس فرم سپاه را کم داشت وقیحانه اصرار به دیدن گذرنامه مرا داشت. البته من نیز و بر اساس ادعای وی که از مسیولین سفارت است خواستار کارت شناسایی و مقام وی شدم. اما با فراخوانده شدن برادر ذوالقدر از سوی ریش سفیدشان وی نیز به پشت درب شیشه ای گریخت!
در این حین و با توصیحاتی که ازسوی دوستان به کارمندان ژاپنی داده شده بود ایشان باحیرت و اعلام عدم آگاهی از وضعیت ایران به پوسترها خیره شده بودند. ما با تسلیم نامه اعتراضیمان و قول مراجعه مجدد از لانه تروریسم و سرکوب خارج شدیم. البته پس از آن و در حین دادن شعار مرگ بر جمهوری اسلامی به انتظار مراجعه پلیس نشستیم. اما خبری نشد...
درضمن پلاکارتهای این روز دارای این شعارها بود. آزادی دانشجو کارگر معلمین و زنان همین امروز، انقلاب همین فردا- زندانی سیاسی آزادبایدگردد- آزادی برابری حکومت کارگری. البته باید این را نیز به اطلاعتان برسانم که طبق قرار تعیین شده قبلی امروز (27 دسامبر، ج.ک) دیداری هم داشتیم با نمایندگان اتحادیه کارگران ترابری ژاپن، عضوآی تی اف. این دیدار قبل از رفتن به ماقبل سغارت صورت گرفت. این دیدار که یک ساعت به طول انجامید با استقبال نمایندگان اتحادیه روبروشد. گفتگوهای ما درطی این فاصله مختص وضعیت کارگران درایران وضعیت اسانلو و صالحی و همچنین دستگیریهای اخیر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بود .در آخرنمایندگان اتحادیه با کمال خرسندی آمادگی خود را در همکاری وحرکت مشترک با ما ابراز نمودند.
جمال صابری، ژاپن
گزارشی از حضور در سفارت جمهوری اسلامی در توکیو
روز 27 دسامبر (پنجشنبه گذشته) و در اعتراض جهانی به دستگیریهای اخیر دانشجویان با تنی چند از رفقای ژاپنی به مقابل سفارت جمهوری اسلامی در توکیو رفتیم. قصد ما دیدار مستقیم با سفیر و بازخواست وی و ارایه نامه اعتراضی مان بود. در این نامه ما علاوه بر محکوم کردن سرکوب اعتراضات به حق مردم ایران خواستار موارد زیرشدیم.
1) آزادی بدون قید وشرط دانشجویان و تمامی زندانیان سیاسی.
2) فراهم کردن فوری امکان دیدارخانواده ها و وکلا با دانشجویان دستگیر شده.
3) آزادی فوری محمودصالحی باتوجه به شدت یافتن وخامت وضع جسمی.
4) برسمیت شناختن حق آزادی بیان و تشکل.
ابتدا سفیر با ارسال خانم کارمند ژاپنی و با بهانه قراردادن پایان سال و گرفتاری کاری قصد سرباز زدن از دیدار با ما را نمود. اگر پایان سال است مسلما خانواده هاِِیی که نگران فرزندانشان هستند و دانشجویان که در زندان تحت آراز وشکنجه قراردارند نیز خواهان داشتن پایان سالی بی دغدغه هستند که به کارهایشان برسند. ما بدین طریق به بهانه جویی سفیر اعتراض نمودیم. مجددا سفیر از طریق هایفون اعلام کرد که قول دیدار و گفتگو در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران درفرصتی مناسب را میدهد. ما از این موضوع استقبال کرده و فقط خواستار تعیین فوری تاریخ آن روز شدیم. درحین این مراودات با کارمندان ژاپنی بود که سروکله 3 تن از اکرمه ایرانی سفارت پیدا شد. ریش سفیدشان در حالیکه فقط سرش را از لای در بیرون آورده بود و ادعا میکر دنماینده کنسول است با غضب جویای قضیه شد. وی اعتراض داشت که چرا ما بدون اجازه وارد سفارت شده ایم!؟
آقای نماینده پیش ازشنیدن اعتراض ما و با حالت سراسیمه و تهدید آمیز رفت تا پلیس راخبرکند...
در این حین یکی از دونفر باقیمانده به سراغ پوستر و پلاکارت ما که برروی مبل و میز داخل هال قرار داشت رفته و شروع به پرس و جوکردن نمود. وی ادعا داشت که قضیه داخل ایران هیچ ربطی به ژاپنیها و عرب یا گرجستانی (که من باشم) ندارد. این فرد که فقط لباس فرم سپاه را کم داشت وقیحانه اصرار به دیدن گذرنامه مرا داشت. البته من نیز و بر اساس ادعای وی که از مسیولین سفارت است خواستار کارت شناسایی و مقام وی شدم. اما با فراخوانده شدن برادر ذوالقدر از سوی ریش سفیدشان وی نیز به پشت درب شیشه ای گریخت!
در این حین و با توصیحاتی که ازسوی دوستان به کارمندان ژاپنی داده شده بود ایشان باحیرت و اعلام عدم آگاهی از وضعیت ایران به پوسترها خیره شده بودند. ما با تسلیم نامه اعتراضیمان و قول مراجعه مجدد از لانه تروریسم و سرکوب خارج شدیم. البته پس از آن و در حین دادن شعار مرگ بر جمهوری اسلامی به انتظار مراجعه پلیس نشستیم. اما خبری نشد...
درضمن پلاکارتهای این روز دارای این شعارها بود. آزادی دانشجو کارگر معلمین و زنان همین امروز، انقلاب همین فردا- زندانی سیاسی آزادبایدگردد- آزادی برابری حکومت کارگری. البته باید این را نیز به اطلاعتان برسانم که طبق قرار تعیین شده قبلی امروز (27 دسامبر، ج.ک) دیداری هم داشتیم با نمایندگان اتحادیه کارگران ترابری ژاپن، عضوآی تی اف. این دیدار قبل از رفتن به ماقبل سغارت صورت گرفت. این دیدار که یک ساعت به طول انجامید با استقبال نمایندگان اتحادیه روبروشد. گفتگوهای ما درطی این فاصله مختص وضعیت کارگران درایران وضعیت اسانلو و صالحی و همچنین دستگیریهای اخیر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بود .در آخرنمایندگان اتحادیه با کمال خرسندی آمادگی خود را در همکاری وحرکت مشترک با ما ابراز نمودند.