ترازنامه عملی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی: سرایداری والدین و دانش‌آموزان برای تامین هزینه‌های ثبت‌نام در مدرسه

0

 


روایت مادری که برای ثبت‌نام فرزندش، مدرسه را نظافت کرد:

او مادر دو دانش‌آموز است. یک دختر کلاس هفتمی و یک پسر کلاس دوم ابتدایی دارد. شرایط مالیش آنقدر خوب نیست که بتواند هزینه تحصیل دو فرزندش را بدهد، برای همین همان روزهایی ثبت نام از خانم مدیر درخواست کرد تا هزینه ثبت نام دخترش را نگیرد، مدیر مدرسه هم فقط ۱۰۰ هزار تومان از او دریافت کرد: «رفتم مدرسه تا نامه‌ای بگیرم برای اینکه بتوانم لباس مدرسه دخترم را نیم‌بها پرداخت کنم. مدیر گفت که مشکلی ندارد و نامه را می‌دهم. برای ثبت نام مدرسه هم به من نامه داده بود. نامه را بردم اداره آموزش و پرورش و هزینه ثبت نام را کم کردند. فقط ۱۰۰ هزار تومان به مدرسه دادم، برای مانتو هم از مدیر نامه‌ای خواستم. او هم مشکلی نداشت فقط گفت تو که آنقدر بیکار هستی، بیا اینجا کلاس‌ها را تمیز کن. گفتم مشکلی نیست، کمک می‌کنم. با رضایت خودم کلاس‌ها را با کمک سرایدار تمیز کردم و در نهایت نامه را دادند و رفتم مانتوی دخترم را گرفتم.»


روایت یک کارشناس آموزشی از فجایع اقتصادی در مدارس:

«این داستان‌ها در مدل‌های مختلف در مدارس اتفاق می‌افتد. مدیر مدرسه برای هر اقدامی که انجام می‌دهد توجیهی دارد، یک روز معلمی دانش‌آموزش را کتک زد، مدیر رفتار معلم را توجیه کرد و در نهایت هم به اولیا آن دانش آموز گفت، اگر می‌خواهید پسرتان سر کلاس باشد باید آبسردکن برای مدرسه بخرید. مدیران در طول سال درخواست‌های مختلفی دارند، مثلا کاغذ و ماژیک را از والدین می‌گیرند و این موارد روال کارشان شده است. چند سال پیش وقتی جلسه با مسئولان آموزش و پرورش داشتم آن‌ها می‌گفتند بیشترین شکایت‌هایی که به آموزش و پرورش میشود درباره فساد مدیران است. فساد مدیران یعنی اینکه در هر مدرسه یک یا چند کارت خوان است و مدیر می‌خواهد خانواده‌ها برای هزینه‌های مدرسه کارت بکشند، حالا این پول کجا خرج می‌شود هم معلوم نیست .درخواست دیگر مدیر در مدرسه‌ای که سرایدار ندارد این است که دانش آموزان را مجبورند مدرسه را تمیز کند. اجبار برای این کار غیرقانونی است.»


روایت یک معلم در شهریار از فقر مطلق دانش‌آموزان:

«وضعیت اقتصادی خانواده‌ها اصلا خوب نیست. اکثرا قشر کارگر هستند و توان خرید کیف و کفش و لباس مدرسه را ندارند. در مدرسه ما هم خیلی از خانواده‌ها هزینه ثبت‌نام را نداشتند. همین هزینه‌ها هم باعث می‌شود گروهی ترک تحصیل کنند. قصه تحصیل دانش‌آموزان در مناطق محروم خیلی غم‌انگیز است. من دانش‌آموزی داشتم که دلیل آمدنش ‌به مدرسه این بود تا لقمه بچه‌ها را بگیرد، بخورد. چون خانواده‌اش وضع خوبی نداشت. در همین سال تحصیلی مدرسه‌ای به دانش‌آموزانش فلافل می‌دهد، دو تا فلافل را داخل دو نان بزرگ می‌گذارد تا دانش‌آموز سیر شود، این دو نان شدن ساندویچ یعنی دانش‌آموز گرسنه است و در خانه چیزی نمی‌خورد. با این وضعیت دانش‌آموزان چرا مدارس از خانواده‌ها هزینه دریافت می‌کنند؟ مگر آموزش در مدارس دولتی رایگان نیست؟»


(برگرفته از گزارش روزنامه شرق به تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۳)


پ ن: این گزارشات مربوط به سیستان و بلوچستان یا دیگر نقاط محروم کشور نیست و در قلب ایران یعنی استان تهران روی داده است.

ارسال یک نظر

0نظرات

ارسال یک نظر (0)