نياز مبرم آرش صادقي به مداواي پزشکي و افسردگي شديد وي

0

آرش صادقي فعال دانشجويي دانشکاه علامه طباطبايي، که پس از چند بار بازداشت و طي محاکمه در جريان دو پرونده، به 3 سال حبس تعليقي و 5 سال حبس تعزيري محکوم شده است دروضعيت وخيم جسمي در زندان به سر ميبرد , کميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي در رابطه با وضعيت وخيم اين دانشجوي دربند گزارشي تهيه كرده است كه ذيلا آورده ميشود : کميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي: اين فعال دانشجويي براي اولين بار در تاريخ 18 تير 1388 همزمان با درگيري نظاميان ونيروهاي لباس شخصي در کوي دانشگاه تهران با دانشجويان، در منزل پدريش بازداشت شد. خانواده وي پس از بي خبري مطلق مي پنداشتند که او هم يکي از کشته شدکان حوادث بعد از انتخابات است. اما بعدا مشخص شد که آرش صادقي در بند 2 الف سپاه نگهداري مي شودو در هنگام بازداشت انواع واقسام شکنجه ها را تحمل کرده است. که بعضي از آنها به نقل از خود وي ذکر مي گردد:

_آويزان کردن وي از يک پا به سقف به مدتهاي طولاني و نزديک 5 ساعت.

_زدن سيلي ها متوالي به مدت 2 الي 3 ساعت به نحوي که موجب آسيب ديدن عصب هاي بينايي چشم و پاره شدن پرده گوش وي شد.

_مجبور کردن وي به ليسيدن کاسه توالت و نجاست موجود در آن.

_ادرار کردن بر سر وصورت ومخصوصا باز نگه داشتن دهان وي توسط يکي از بازجويان.

_عدم اجازه استحمام و نظافت باوجود شرايط مذکور.

_پرتاب کردن از ارتفاع 2 تا 3 متري به سمت پايين به نحوي موجب آسيب ديدن تاندم هاي پاي وي شد.

_کشاندن وي بر روي آسفالت داغ و آسيب ديدگي جدي از ناحيه پوست.

-وارد کردن ضربات متوالي باتوم به گردن که موجب آسيب ديدن مهرهاي گردن وي شد.

باز جويان از آرش صادقي مي خواستند تا به داشتن ارتباط با سازمان مجاهدين خلق اقرار کرده وتن به اعتراف هاي ساختگي در مقابل دوربين بدهد. و به دليل خودداري وي از پذيرش خواسته هاي بازجويان، متحمل شکنجه هاي فوق الذکر شد. تا اينکه پس از تحمل 50 روز انفرادي و شکنجه هاي طاقت فرسا و ناکامي بازجويان از اخذ اعترافات ساختگي،وي را در حالتي بي هوش در شرق تهران از خودرويي به پايين پرتاب مي کنند. براي دومين بار در تارخ 6 دي 1388 همزمان با حوادث عاشورا در تهران دستگير شد. و در فروردين 1389 با قيد وثيقه 500 ميليون توماني از زندان آزاد شد. در ارديبهشت 1389 نيز دو بار بازداشت هاي کوتاه مدت را تجربه کرده و مجددا آزاد شد. در تاريخ 19 آبان ماه 1389 که محکوميت وي در دادگاه تجديد نظر، از 6 سال زندان و 74 ضربه شلاق به پنج سال حبس تعزيري تخفيف يافت، بدون ارسال احضاريه و يا اعلام قبلي از سوي دادگاه وبخش اجراي احکام، ماموران امنيتي در ساعت 4 بامداد به منزل وي يورش برده که در اثر آن مادر آرش صادقي دچارشوک قلبي شده و پس از چهار روز بستري در بيمارستان فوت مي کند. پس از اين حادثه که آرش صادقي دچار ناراحتي و افسردگي ناشي از درگذشت مادرش مي شود. در مصاحبه اي اعلام مي کند که"خانواده ام من را مسبب مرگ مادرم مي دانند .زندگي برايم جهنم شده است و مي خواهم به زندان برگردم". پس از آنکه آرش صادقي به مناسبت 16 آذر، روز دانشجو، بيانيه اي به بيرون از زندان ارسال مي کند،توسط بازجويان به بندهاي انفرادي 209 منتقل و مورد ضرب و شتم شديد واقع مي شود. به نحوي که کتف وي دو بار دچار شکستگي شده و پاهايش توان خود را از دست مي دهند. صادقي در اعتراض به اين شکنجه دست به اعتصاب غدا مي زند که 14 روز طول مي کشد. و متعاقبا به بند عمومي منتقل مي شود. اما شکنجه هاي آنقدر شديد بوده که به گفته همبندانش، وي توانايي ايستادن بر روي پاهايش را ندارد و امکان آنکه کتف وي از کار افتاده باشد، زياد است.همچنين عوارض ناشي ار اعتصاب غدا موجب خونريزي معده و عفونت در ناحيه ريه شده است. شرايط سخت زندان وفشارهاي روحي اي که بر آرش صادقي وارد شده است وي را دچار افسردگي شديد و بيماري رواني کرده است. ولي متاسفانه تا کنون اقدامي در خصوص معرفي وي به روانپزشک وگذراندن دوره هاي بازيابي سلامت رواني،صورت نگرفته است.

ارسال یک نظر

0نظرات

ارسال یک نظر (0)