9/08/1385 سه شنبه

0
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه کردستان و دانشگاه آزاد سنندج

16
آذر میتواند نقطه عطفی در مبارزات مردم ایران باشد
به فراخوان ما بپیوندید
پیش به سوی 16آذری باشکوه

نگاهی گذرا به وضعیتی که امروز جامعه ایران چه از لحاظ داخلی و چه از لحاظ بین المللی در آن قرار گرفته است
بی شک دور نما و وظایفی را که امروز جنبش اعتراضی مردم ایران و بویژه جنبش دانشجویی باید در نظرداشته باشد نمایان خواهد کرد.در حالی که در کشورهای همسایه ما جنگ قطبهای ترورریستی دولتی واسلامی روزانه جان هزاران انسان بی گناه را میگیرد و می رود که کل منطقه را به سمت ویرانی و نابودی سوق دهد، در این میان رژیم اسلامی با سیاستهایش به این وضعیت سیاه دامن میزند تا با اشفته کردن منطقه باجی برای اسلام سیاسی وعمری برای بقای ننگینش دست و پا کند .
در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی در طی ماههای اخیربه قصد ایجاد فضای رعب و وحشت و عقب راندن اعتراضات مردمی ، دست به سرکوب مردم و تعرض به فعالین اجتماعی و مردمی زده است. برخورد های وحشیانه با اعتصابات کار گرانی که ماههاست حقوقهاشان را دریافت نکرده اند، قتل و شکنجه زندانیان سیاسی و بالاخص قتل اکبر محمدی و فیض مهدوی در زندان، برخورد با روزنامه نگاران و فعالین مدنی و تعطیلی چندین روزنامه و نشریه، تعرض به حریم خصوصی افراد جامعه، بازخواست و دستگیری فعالین دانشجویی از جمله احمد باطبی و صدهها دانشجوی دیگرو برخورد با تشکلهای مستقل دانشجویی نمونه های از این تعرض رژیم میباشند.

اما رژیم قادر به ادامه چنین فضایی نمی تواند باشد پایداری مردم در مقابل رژیم و استفاده از هر زمان و فضایی برای رویا رویی گواهی بر این مدعاست. در چنین شرایطی باید مردم اعتراضات خود را گسترش دهند و این همان وظیفه ای است که جنبش دانشجویی در کنار دیگر جنبشهای اجتماعی با نزدیک شدن به 16 آذر بر عهده دارد. در این زمان است که باید افق آزادی و برابری را در دید مردم قرار داده وجبهه انسانیت را درمقابل شرایط سیاهی که به مردم تحمیل کرده اند را مستحکم نماییم.
16 آذرمیتواند به یک رویداد سیاسی مهم در عرصه مبارزات مردم ایران برای ازادی و رهایی از شر جمهوری جنایتکار اسلامی تبدیل شود. در این دوره با توجه به شرایط حساس داخلی و منطقه ای اهمیت آن، صد چندان شده است. در این روز باید کار گران، زنان ،جوانان و کل مردم ایران به صف اعتراضی دانشجویان بپیوندند واین امر در گرو افق و دورنمایی است که جنبش انقلابی مردم و جنبش دانشجویی در پیش میگیرد.

دانشجویان وجوانان آزادی خواه! بیایید 16 آذر امسال را به روز اعتراض به حاکمیت دستگاه ارتجاع ووحشت ، به روز اعتراض به حضور دستگاهای امنیتی رژیم در دانشگاهها ، به روز اعتراض به فقر و نابرابری روز افزون در جامعه ، به روز اعتراض علیه دستکیریها و باز داشت فعالین دانشجویی و مدنی و به روز بیان مطالباتمان در راستای بر پایی دنیای ازاد و انسانی تبدیل نماییم. ما جمعی از دانشجویان دانشگاه کردستان و دانشگاه آزاد سنندج با توجه به اهمیت دوره کنونی و در راستای برگزاری هرچه باشکوه 16 آذر کلیه دانشجویان را فرامی خوانیم تا با اتحاد و همدلی ،حول مطالبات دانشجویی و مردم ایران و به هر صورت ممکن و یکپار چه تجمعهای اعتراضیمان را سازمان دهیم. بی شک حضور گسترده و برگزاری باشکوه این روز مهم گامی اساسی رو به جلو در امتداد جنبش انقلابی مردم ایران است. ما همه اقشار جامعه اعم از کار گران ،معلمان ، زنان و جوانان را به پیوستن به این صف مبارزاتی فرا میخوانیم

به فراخوان ما بپیوندید
جمعی از دانشجویان دانشگاه کردستان و دانشگاه آزاد سنندج

7
آبان ماه 1385
اخبار دانشجویی
سخنان مادر زندانی سیاسی کیانوش سنجری
کارزار آزادی کیانوش سنجری طی اطلاعیه ای از جمله نوشت ظهر دیروز (روز یکشنبه) بار دیگر مادر کیانوش سنجری در هوای سرد و بارانی تهران برای ملاقات با فرزندش راهی زندان اوین شد و متاسفانه مامورین زندان دوباره به وی اعلام کردند سنجری ممنوع الملاقات است . مادر کیانوش در حالی که بسیار غمگین بود به نماینده کارزار گفت: حتی حاضر است از دور فرزندش را ببیند! وی اعلام کرد کیانوش اولین بار نیست که در 209 به سر می برد اگر سالم است چرا مانند گذشته نمی تواند با فرزندم دیداری داشته باشد؟
مادر کیانوش که حاضر به مصاحبه با رسانه ها به دلیل بدتر شدن شرایط فرزندش نیست اعلام کرد دفعه قبل که ماموران با شکستن درب منزل به خانه آنها وارد شده و کیانوش را بازداشت کردند او مدت 111روز در انفرادی به سر برد. در آن زمان من با رسانه ها مصاحبه می کردم ولی از طرف مسئولین با من تماس گرفته شد و اعلام شد چون با رسانه ها مصاحبه کرده ام فرزندش را آزاد نمی کنند.
شرايط جسمی و روحی احمد باطبی بسيار نامناسب است
از خبرنامه امیرکبیر
همسر احمد باطبي پس از ديدار با او مي گويد شرايط جسماني و روحی همسرش بسيار نامناسب است. دکترسميه بينات همسر احمد باطبي که روز دوشنبه با او ملاقات داشت در مصاحبه با راديو فردا مي گويد: ملاقات محدود به بيست دقيقه بود. احمد در شرايط جسماني و رواني بسيار نامناسبي است. تا اين لحظه هنوز اجازه ملاقات با وکيلش را پيدا نکرده است. اين وضعيت بلاتکليفي احمد و وضعيت وعده هاي پوچي که مسئولان مي دهند وهيچکدامش را عمل نمي کنند باعث نگراني خانواده من و احمد شده. پدر و مادر احمد ظرف اين مدت چندين سال پير شده اند.
احمد باطبي آخرين بار با قرار وثيقه ۱۰۰ ميليون توماني براي ۴۸ ساعت آزاد شد. خانم بينات مي گويد هنوز اين وثيقه را پس از بازگشت احمد به او برنگردانده اند. گفته اند اين وثيقه بايد بماند براي مرخصي هاي آينده. خانم بينات مي گويد براي سپردن وثيقه معمولا ۸۰ هزارتومان مخارج دارد که در مورد ما اين رقم را عمدا به ۱۴۲ هزار و پانصد تومان بود .
اجازه‌ي ورود شادي صدر به دانشگاه شريف داده نشد
يك عضو انجمن اسلامي دانشگاه شريف گفت كه اجازه‌ي ورود شادي صدر به دانشگاه شريف داده نشده است.
اين فعال دانشجويي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: علي‌رغم اينكه هماهنگي‌هاي لازم براي حضور و سخنراني شادي صدر در جلسه‌ي انجمن اسلامي دانشگاه انجام شده بود و حتي تعويق دو هفته‌اي اين جلسه هم به اطلاع دانشگاه رسيده و مجوز آن صادر شده بود، مأموران انتظامات از ورود وي به دانشگاه جلوگيري كردند.
طبق گفته وي تعدادي از اعضاي انجمن اسلامي در اعتراض به اين مسأله دقايقي در مقابل درب شمالي دانشگاه شريف تجمع كردند.
در نشست اعتراضي نسبت به سلب حق تحصيل دانشجويان عنوان شد: دانشگاه مرکز استبداد ستيزي بوده و خواهد بود
نشست اعتراضي با عنوان «اعتراض به حق آزادانه تحصيل براي دانشجويان منتقد سياسي و صنفي در دانشگاه ها» به همت سازمان ادوار تحكيم، در دفتر اين حزب برگزار گرديد
خبرنامه اميركبير
عبدالفتاح سلطاني در نشستي كه با عنوان «اعتراض به سلب حق آزادانه تحصيل براي دانشجويان منتقد سياسي و صنفي در دانشگاه‌ها» در دفتر ادوار تحكيم برگزار شد با اشاره به مواردي از قانون اساسي، اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق بين‌المللي حقوق بشر، اظهار داشت: اين از حقوق اوليه‌ي هر شهروند ايراني اعم از مخالف و موافق است كه بتواند به ادامه‌ي تحصيل بپردازد و نقد و نظارت كند.

وي گفت: در اصل 30 قانون اساسي حق تحصيل شهروندان به عنوان يك تكليف براي دولت تصريح شده است، يعني حق هر شهروند ايراني است كه از تحصيلات تكميلي و عالي بهره‌مند شود. همچنين در ماده‌ي 19 اعلاميه‌ي جهاني حقوق بشر اشاره‌ي كلي به كسب و اخذ اطلاعات و اخبار آمده است و ماده‌ي 26 بند 1 اين اطلاعيه بهره‌مندي از آموزش و پرورش را حق هر كس مي‌داند و مي‌گويد كه آموزش عالي بايد با شرايط و تساوي كامل براي همه باز باشد تا هر كس بنا به استعداد خود از آن بهره‌مند شود.
اين حقوقدان، تصريح كرد: طبق قوانين داخلي و بين‌المللي آموزش عالي حقي است براي هر شهروند از جمله شهروند ايراني اما بايد ديد فعاليت‌هاي دانشجويي آيا مي‌تواند جنبه‌ي مجازات پيدا كند؟
وي، با اشاره به مقدمه‌ي قانون اساسي، افزود: طبق اين مقدمه حتي مخالفان نظام هم حق دارند مشاركت فعالانه در سرنوشت كشور داشته باشند و همه‌ي آحاد مردم از جمله دانشجويان حق دارند نظارت كرده و عملكرد مسوولان را نقد كنند. همچنين اصل 8 قانون اساسي امر به معروف و نهي از منكر را به عنوان تكليف و حق مردم مطرح كرده است. پس بديهي است آنچه در قانون اساسي آمده راجع به مخالفان نظام است چرا كه موافقان هيچگاه مورد تعرض حكومت‌ها قرار نگرفته‌اند. حال دانشجويي اعم از موافق و مخالف نظام كه مي‌خواهد به طرق مسالمت‌آميز نقد و نظارت كند آيا حركت مجرمانه‌اي انجام داده است؟ به نظر مي‌رسد جنبه‌ي مجرمانه‌ي اين كار خيلي كم مي‌تواند باشد.
سلطاني گفت: اين از حقوق اوليه‌ي هر دانشجويي است كه بتواند به شرط رعايت دو اصل مخل نبودن به مباني نظام و عدم حمل سلاح، تجمع كنند و تجمع در اين صورت جنبه‌ي مجرمانه نخواهد داشت و تنها جايي مي‌تواند فعاليت‌هاي دانشجويي جنبه‌ي مجرمانه داشته باشد كه توهين به مقدسات، توهين به مقامات عالي و توهين به اشخاص عادي صورت گيرد كه آن هم بايد در حرف يا عمل صراحت داشته باشد. مورد ديگري كه مي‌تواند در فعاليت‌هاي دانشجويي جنبه‌ي مجرمانه داشته باشد و عنوان آن تشويش اذهان عمومي و نشر اكاذيب است اين است كه كسي بداند مطلبي كذب است اما براي تشويش اذهان آن را بگويد.
اين وكيل دادگستري، يادآور شد: در پرونده‌هايي كه تاكنون داشته‌ام تا اين لحظه موردي نبوده كه واقعا چنين وصف مجرمانه‌اي در مورد متهمان وجود داشته باشد، بلكه اتهامات آنها تنها به دليل اظهارنظر يا شركت در تجمعاتي بوده كه از نظر من با رعايت آن دو شرط قانوني بوده است.
سلطاني، با طرح اين سوال كه آيا مي‌توان محروميت از تحصيل را يك مجازات تلقي كرد؟ ادامه داد: در آيين‌نامه‌ي اجرايي سازمان زندان‌ها كه آخرين آن مصوب آذر 84 است محروميت از تحصيل به عنوان جرم تلقي نشده و در ماده‌ي 137 اين آيين‌نامه اين حق براي هر زنداني حتي اگر مرتكب قتل شده باشد، آمده كه به تحصيلات‌شان ادامه دهند و در ماده‌ي 140 نيز تصريح شده كه براي كمك به بازسازگاري مجرمان و جذب كامل آنها در محيط اجتماعي حق زنداني است كه به آموزش عالي بپردازد.
وي در پايان خاطرنشان كرد: در آيين‌نامه‌ي زندان‌ها آمده محروميت از تحصيل در مقاطع عالي را نبايد به عنوان مجازات براي هيچ انساني در نظر گرفت. البته مي‌توان محدوديت‌هايي در پاره‌اي مواقع ايجاد كرد چرا كه هدف اصلي مجازات محكومان، اصلاح زنداني است و آموزش در سطوح عالي به اصلاح فرد كمك مي‌كند. متاسفانه با وجود اين قوانين در دانشگاه‌ها اكنون روندي اجرا مي‌شود كه حتي خلاف روند زندان‌هاست و اين تعارضي در رفتارهاست كه اميدواريم متوجه آن شوند و كمتر دست به اين كار بزنند.
در ادامه اين نشست رضا عليجاني، گفت: مسوولي به كلي وجود دانشجويان ستاره‌دار را تكذيب مي‌كند و بعد اعلام مي‌كند كه همه را ثبت‌نام كرده‌ايم در حالي كه عده‌اي از اين دانشجويان هنوز ثبت‌نام نشده‌اند. در اين شرايط دروغ‌گويي آشكاري كه صورت مي‌گيرد، شگفت‌انگيز است.
عليجاني با ابراز تاسف از آنچه «برخورد غيرمسوولانه‌ي فعالان سياسي با محدوديت‌هاي اخير در دانشگاه‌ها براي فعالان دانشجويي» مي‌خواند، تصريح كرد: دانشگاه در ايران وجدان جامعه است و هيچ‌كس جز انسان‌هاي نادرست و تبهكار وجدان خود را كور و خاموش نمي‌كنند و امواج دريا را با ضربه‌ي شلاق نمي‌توان متوقف كرد.
عليجاني، گفت: برخي افراد كم طاقت‌تر كه دو سال گذشته قدرت گرفته‌اند اعلام كرده بودند كه نيازمند انقلاب فرهنگي دوم هستيم. اكنون به نظر مي‌رسد عده‌اي سعي دارند انقلاب فرهنگي نرمي را با همان اهداف در پيش بگيرند و برخورد با دانشجويان، استادان و تشكل‌هاي دانشجويي را مي‌توان در اين راستا ارزيابي كرد. حال آنكه در زمان پس از انقلاب اسلامي حتي براي مخالفان و كمونيست‌ها هم حق داشتن كرسي تدريس در دانشگاه‌ها وجود داشت.
عليجاني همچنين از سكوت فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي در قبال تصويب بودجه، استيضاح، رد و تاييد صلاحيت وزرا و اظهارات اخير رييس جمهور درباره‌ي توان اداره‌ي 120 ميليون نفر در ايران انتقاد كرد.
وي افزود: انتظار مي‌رود در اين شرايط نهادهاي مدني به جاي صادر كردن اطلاعيه، كنش‌هاي فعالانه‌تري نسبت به اين قضيه نشان دهند.
عليجاني، همچنين با انتقاد از سكوت فعالان سياسي در مقابل عدم ثبت‌نام دانشجويان موسوم به ستاره‌دار، گفت: در حالي كه بسياري از اين دانشجويان چوب حمايت و اعتراض به محدوديت براي فعالان سياسي را مي‌خورند اين فعالان گويي خود دچار كرختي شده‌اند و هيچ واكنشي نسبت به اين مساله نشان نمي‌دهند.
وي با بيان اينكه بار اعظم انقلاب اسلامي و پس از آن اصلاحات روي دوش دانشجويان بوده است گفت: متاسفانه بسياري از نيروهاي سياسي با دانشگاه ابزاري برخورد مي‌كنند و اين بايد براي فعالان دانشجويي درس‌آموز باشد.

در ادامه اين نشست «هرميداس باوند» با بيان اين‌كه همه بايد نسبت به آن‌چه در دانشگاه روي مي‌دهد حساس باشند، گفت: سكوت و بي‌توجهي در اين باره، تقصيري نابخشودني است.
باوند با اشاره به وضعيت دانشجويان موسوم به ستاره‌دار، خاطرنشان كرد: سياست صبر و انتظار، خلاف فلسفه‌ي آزادي آكادميك است و در اين شرايط ، دانشجويان و استادان بايد موضع‌گيري مشخصي در قبال اين محدوديت‌ها اتخاذ كنند تا براي احقاق حقوق تضييع‌شده‌ي اين دانشجويان همبستگي ايجاد شود.
وي با ادعاي اين‌كه متاسفانه انگيزاسيون فكري بر جامعه‌ي ما حاكم شده و به مراكز دانشگاهي نيز تسري پيدا كرده است، گفت: اين در حالي است كه طبق قوانين داخلي و بين‌المللي حق تحصيل يكي از آزادي‌هاي اساسي و حقوق اوليه‌ي بشر است و در تمام اسناد حقوق بشري بر آموزش به عنوان حق اساسي انسان تاكيد شده است و دولت‌ها نيز موظف به رعايت اين حقوق هستند.
اين استاد دانشگاه در بخش ديگري از سخنانش از آن‌چه آن‌را عقيم‌ماندن قسمت‌هايي كه مربوط به حقوق اساسي انسان‌ها در قانون اساسي خواند، انتقاد كرد.
هرميداس باوند، خاطرنشان كرد: در دنياي امروز دولت كارگزار مردم است و نهادهاي هر نظام بايد در قبال مردم و وجدان و باورهاي خود پاسخگو باشند و هيچ كس از اين مساله مبرا نيست؛ چرا كه اين لازمه‌ي دنياي جديد است.
وي اظهار داشت: در جامعه‌اي مانند ايران با اين كه يكصد سال از تاريخ مشروطيت گذشته تا امروز تلاش‌ها براي نيل به آزادي ادامه دارد و جامعه همواره در روند انتقادي و خواستار تغيير وضع موجود بوده است.
اين فعال سياسي افزود: در شرايطي كه احزاب در جامعه‌ي ما نمي‌توانند زيست پايدار داشته باشند، نقطه‌ي عطف توجه مردم به سمت دانشگاه است و از آغاز و تاسيس دانشگاه تاكنون نقش دانشگاهيان در جنبش‌هاي دانشجويي بسيار پررنگ است. در آغاز انقلاب نيز دانشجويان صفوف اول تظاهرات را تشكيل مي‌دهند، حال چطور شده است كه به يكباره اين قشر از قداست خود خارج شده‌اند و حتي انجمن‌هايي كه پسوند اسلامي دارند دچار محدوديت مي‌شوند.
باوند با بيان اين كه نتيجه‌ي اين‌گونه برخورد با دانشجويان فرار مغزها و سرگرداني نخبگان است، گفت: ما در اين شرايط بايد همبستگي صنفي و حرفه‌اي بيش از پيش با يكديگر داشته باشيم؛ چرا كه سكوت و بي‌توجهي به آن چه در دانشگاه روي مي‌دهد تقصيري نابخشودني است. اكنون بسياري از استادان از اين كه خود در مظان محدوديت و محروميت نيستند، راضي‌اند؛ در حالي كه وقتي كسي را بتوان تنها با طرح يك ادعا متهم كرد، اين مساله دير يا زود گريبان‌گر هر استادي خواهد بود.
وي در پايان اظهار داشت: در شرايط موجود بر دانشجويان است كه در جهت تحقق و نيل به حقوق صنفي خود تشكل‌هايشان را مستحكم‌تر كنند و استادان نيز وظيفه‌ي اخلاقي دارند كه سكوت نكنند و در مقابل تضييع و نقض حقوق با دانشجويان همبستگي داشته باشند.
مهدي اميني زاده عضو شوراي مرکزي سازمان ادوار و دانشجوي محروم از تحصيل در دوره کارشناسي ارشد در نشست اعتراض به سلب حق تحصيل دانشجويان گفت: دانشگاه کانون آگاهي و ازادي است و همواره در ستيز با استبداد عمل کرده است و سنگ بنايي بوده است که هميشه تلاش براي رشد و آگاهي جامعه بر آن شکل گرفته است.
اميني زاده انقلاب اسلامي را مديون دانشگاه دانست و گفت: فعالان دانشجويي قديم نقل مي کنند که محروم کردن دانشجويان از تحصيل حتي در زمان شاه هم سابقه نداشته است و امروز مي بينيم که با وجود تجربه يک انقلاب ضد فرهنگي باز هم حاکميت در جهت آزمودن ازموده هاست.
اميني زاده سپس اسامي 17 دانشجوي ستاره دار را اعلام کرد و گفت از اين تعداد بعضي از دوستان از جمله پيمان عارف در استانه پايان تحصيلات تکميلي از حق تحصيل محروم شده است و برخي ديگر مانند توحيد عليزاده و حامد حسندوست بعد از يک ترم تحصيل در دوره ارشد از تحصيل محروم شده اند و بقيه نيز در کنکور سال اخير صلاحيت علمي را کسب کرده اند اما از تحصيل محروم شده اند.
اميني زاده گفت: ما بارها به نظام جمهوري اسلامي اعلام کرده ايم که قصد وزير و وکيل شدن و يا حتي خدمت در دستگاههاي دولتي را نداريم ما فقط مي خواهيم تحصيل کنيم. ايا دولت جمهوري اسلامي و آقاي احمدي نژاد که مرتبا از حقوق مسلم مردم سخن مي گويد به ما اجازه تحصيل مي دهد؟ و يا آقايان معتقدند مخالفانشان بايد پاسپورت گرفته و از ايران بروند.
اميني زاده با انتقاد از سکوت گروههاي سياسي گفت: نتيجه اين سکوت و رخوت را امروز با اخراج دکتر کديور و سعيد حجاريان مي بينيم.
در ادامه اين نشست دکتر بابک احمدي گفت: مثل روز روشن است که هدف نيروهاي اصولگرا و ارتجاعي سرکوب حقوق دموکراتيک و آزاديهاست و امروز ترس ما که از فرداي انتخابات آغاز شده بود محقق شده است و اخراج دانشجويان و اساتيد و به زندان افکندن دانشجويان از جمله برخورد با دکتر کديور و دکتر حجاريان حکايت از عزم خاکميت براي بستن محيط دارد.
احمدي با اشاره به وضعيت بازار نشر گفت: بيش از 3 هزار عنوان کتاب در انبارهاي وزارت ارشاد بدون اجازه نشر مانده ست و حاکميت از اين طريق بر ناشران مستقل و نويسندگان فشار مي اورد و موجب ايجاد اختناق مي شود.
احمدي با اشاره به تعطيلي روزنامه شرق گفت: حتي روزنامه اي که ما به محافظه کاريهاي آن انتقاد داشتيم و آن روش را نابخردانه مي دانستيم نيز تحمل نشد و همچنين نشريه نامه که مخاطبان خاص خود را يافته بود تعطيل شد.
احمدي گفت: در اين کشور در دوران شاه نظامي وجود داشت که بسيار قوي و به نظر ابدي مي رسيد و تمامي فعالان سياسي از پليس مخفي ان هراس داشتند نظامي که آن خشونتها را اعمال کرد و گارد به داخل دانشگاه آورده بود بدان سرنوشت مفتضحانه از بين رفت و حال حاکميت کنوني چگونه فکر مي کند که مي تواند محيط را ببندد؟
احمدي گفت: اگر حاکميت به عملکرد و کارنامه خودش نگاه کند آيا بستن دانشگاهها و آن همه سختگيري در دهه 60 جوابگو بود؟
احمدي دانشگاه را سنگر مقاومت انديشه انتقادي و فکر نو دانست و گفت دانشجويان ما صبر و تحمل زيادي در برابر حاکميت به خرج داده اند تا امور اصلاح گردد همانگونه که اساتيد روشنفکران و نويسندگان چنين کردند.
احمدي خطاب به حاکميت گفت: شما بسياري از حقوق دانشجويان را سلب کرديد آنان را به زندان انداختيد اما آنها به خاطر منافع ملت تحمل کردند اما امروز کاري مي کنيد که پينوشه هم در شيلي نکرد. احمدي گفت: ما بايد سياستمان و همبستگي مان در برابر اين موج را حفظ کنيم و نبايد به گونه اي حرکت کنيم که خشونت را رسمي و قانوني تر کند. اصل اول ما بايد ايستادن اما به شيوه اي عقلاني باشد تا خشونت ارتجاع قابل توجيه نباشد. احمدي با اشاره به سخنان مهندس بازرگان در دادگاه نظامي سال 44 گفت: در ان زمان اين بزرگ سياست ايران گفت که ما آخرين نسلي هستيم که با حاکميت با زبان مدارا سخن مي گوييم و اين سخن صحيحي بود چرا که چند صباحي بعد گروههاي چريکي مسلح تشکيل شد و 13 سال بعد مردم در تهران اسلحه پادگانها را در دست گرفتند. احمدي ادامه داد ما نيز مي گوييم که اخرين افرادي هستيم که از راههاي دموکراتيک دفاع مي کنيم اما تا آخر بر اين روش خواهيم ايستاد
تجمع اعتراضی دانشجويان خوابگاه طرشت
ادوارنيوز: دانشجويان خوابگاه طرشت (همت) دانشگاه علامه طباطبايي دوشنبه شب، اقدام به تجمع كردند.
بيش از 250 نفر از دانشجويان مستقر در خوابگاه طرشت دانشگاه علامه از ساعت 20:30 دوشنبه شب، در اعتراض به «كمبود امكانات رفاهي» و همچنين «موج جديد اخراج اساتيد» در اين دانشگاه تجمع كردند .
اين تجمع تا پاسي از نيمه شب و با حضور گسترده نيروهاي حراست دانشگاه در جريان بود .

ادوار تحكيم و دفتر تحكيم(طيف علامه) برگزار ‌كردند؛ گردهمايي با عنوان«اعتراض به سلب حق آزادانه تحصيل براي دانشجويان منتقد سياسي وصنفي دردانشگاه‌ها

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسي
گردهمايي با عنوان «اعتراض به سلب حق آزادانه تحصيل براي دانشجويان منتقد سياسي و صنفي در دانشگاه‌ها» با حضور بابك احمدي، عبدالفتاح سلطاني، رضا عليجاني، هرميداس باوند و مهدي اميني‌زاده از سوي دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه) و ادوار تحكيم وحدت در دفتر ادوار برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بابك احمدي در اين نشست با انتقاد از عدم ثبت نام از برخي فعالان دانشجويي پذيرفته شده در آزمون كارشناسي ارشد، اظهار داشت: در اين شرايط كه به نظر حتي از زمان انقلاب فرهنگي سخت‌تر و سنگين‌تر است بايد عقلاني و بدون اعمال خشونت و كارهاي راديكال مقاومت و از طريق روش‌هاي مسالمت‌آميز به حقوق خود دست پيدا كنيم.
عبدالفتاح سلطاني نيز در اين گردهمايي با اشاره به مواردي از قانون اساسي، اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق بين‌المللي حقوق بشر اظهار داشت: اين از حقوق اوليه‌ي هر شهروند ايراني اعم از مخالف و موافق است كه بتواند به ادامه‌ي تحصيل بپردازد و نقد و نظارت كند.
در ادامه‌ي اين مراسم، مهدي اميني‌زاده، نماينده‌ي كميته منتخب پيگيري وضعيت دانشجويان ثبت نام نشده نيز اظهار داشت: متاسفيم با وجود محدوديت‌هايي كه براي دانشجويان و استادان در دانشگاه‌ها اعمال شده است برخي گروه‌ها و تشكل‌هاي مدني اقدام مشخصي براي اين موضوع انجام نداده‌اند؛ در حالي كه به نظر مي‌رسد زمان آن فرا رسيده كه به جاي سكوت، واكنش جدي‌تري نسبت به اين قضايا نشان دهيم.
هرميداس باوند، نيز با اشاره به وضعيت دانشجويان موسوم به ستاره‌دار، خاطرنشان كرد: سياست صبر و انتظار، خلاف فلسفه‌ي آزادي آكادميك است و در اين شرايط، دانشجويان و استادان بايد موضع‌گيري مشخصي در قبال اين محدوديت‌ها اتخاذ كنند تا براي احقاق حقوق تضييع شده‌ي دانشجويان همبستگي ايجاد شود.
همچنين رضا عليجاني، در پايان اين گردهمايي با ابراز تاسف از آنچه «برخورد غيرمسوولانه‌ي فعالان سياسي با محدوديت‌هاي اخير در دانشگاه‌ها براي فعالان دانشجويي» مي‌خواند، تصريح كرد: دانشگاه در ايران وجدان جامعه است.
اخبار تكميلي اين گردهمايي متعاقبا ارسال خواهد شد
رئيس نهاد رهبري دانشگاه اميرکبير: نظام، وجود انجمن هاي اسلامي را در دانشگاه برنمي تابد
خبرنامه امیرکبیر : ميراحمدي، رئيس نهاد رهبري دانشگاه اميرکبير، گفت نظام وجود انجمن هاي اسلامي را در دانشگاه ها به روال سابق آن برنمي تابد و دستور برخورد با تمام آن ها صادر شده است.نماينده رهبري در دانشگاه اميرکبير اين مطلب را در ديدار با دانشجوياني که براي انتقاد از فشارهاي فزاينده بر عليه فعالين دانشجويي اين دانشگاه و همچنين اقدامات غيرقانوني مديريت دانشگاه، هيئت نظارت و کميته انضباطي در اعمال محدوديت و صدور احکام سنگين براي دانشجويان با وي ملاقات مي کردند عنوان کرد.ميراحمدي همچنين با اعلام اين مطلب که در زمينه کاهش احکام انضباطي دانشجويان کاري از دستش برنمي آيد تصريح کرد دستور برخوردها از بيرون دانشگاه صادر مي شود و در صورت عدم اجراي اين دستورات دانشگاه تحت فشار شديد قرار خواهد گرفت.اين در حالي است دکتر رهايي، رئيس دانشگاه اميرکبير(پلي تکنيک تهران)، با تکذيب اين مطلب و پذيرش مسئوليت کليه اقدامات انجام شده در اين دانشگاه عنوان داشت: اعضاي انجمن اسلامي جوسازي مي کنند و فضاي دانشگاه را متشنج مي نمايند و همچنان از موضع بالا سخن مي گويند و ما بر مواضع اصولي خود ايستاده ايم. اين در حالي است که چندي پيش و در پي بالا گرفتن انتقادات از رهايي در رابطه با تخريب ساختمان انجمن اسلامي در نيمه هاي شب و با آوردن بولدوزر داخل دانشگاه و تحت تدابير شديد امنيتي در اطراف دانشگاه، وي در جلسه اي خصوصي عنوان داشته که در مورد انجام اين مسئله از بيرون از دانشگاه به شدت تحت فشار بوده است.چندي پيش نيز در پي عدم پذيرش مسئوليت ممنوعيت ورود بعضي از اعضاي انجمن اسلامي به دانشگاه توسط رئيس دانشگاه، رئيس حراست اين دانشگاه گفته بود دستور ممنوع الورود شدن دانشجويان به دانشگاه از بيرون به حراست داده شده است

ديوان عدالت اداري حكم اخراج پيمان عارف از دانشگاه را لغو كرد

وكيل مدافع پيمان عارف، دانشجوي دانشكده حقوق دانشگاه تهران كه از سوي كميسيون گزينش وزارت علوم به محروميت از تحصيل محكوم شده بود، از لغو تصميم اين كميسيون از سوي ديوان عدالت اداري خبر داد.
محمدعلي‌‏ دادخواه در گفت‌‏وگو با خبرنگار “ايلنا”، با اعلام اين مطلب، گفت: موكلم پيش از اين توسط كميسيون گزينش وزارت علوم از ادامه تحصيل محروم شده بود، به همين دليل طي دادخواستي به ديوان عدالت اداري، بازگشت عارف به دانشگاه را خواستار شديم. اين ديوان نيز پس از رسيدگي به دادخواست ما، تصميم كميسيون مزبور مبني بر محروميت موكلم از ادامه تحصيل را، لغو و به بازگشت اين دانشجو به دانشگاه تهران رأي داد.
طرح اخراج اساتيد دگرانديش از دانشگاه ها اجرايي شد
روزنا: فاز بعدي برنامه تصفيه دانشگاه ها پس از جلوگيري از ثبت نام جمعي از دانشجويان ستاره دار در مقطع کارشناسي ارشد با کنارگذاردن سعيد حجاريان و محسن کديور از شوراهاي تخصصي گروه هاي آموزشي دانشکده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس آغاز شد.
برنامه برخورد با اساتيد و دانشجويان دگرانديش در دانشگاه هاي کشور که از اولين روزهاي روي کار آمدن وزير علوم دولت اصولگرا آغاز شد پس از سخنان احمدي نژاد مبني بر لزوم برخورد با اساتيد سکولار و ليبرال گويي شکل اجرايي به خود گرفته است.پيش از اين دانشگاه تهران وعلامه طباطبايي آغازگر موج برخورد با اساتيد شد و اکنون آنچنان که همان زمان نيز پيش بيني مي شد نوبت به دانشگاه تربيت مدرس رسيده است.
کنارگذاردن سعيد حجاريان و محسن کديور از شوراهاي تخصصي گروه هاي آموزشي دانشکده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس به بهانه صدور احكام جديد اعضاي شوراي تخصصي گروههاي آموزشي گروه هاي "علوم سياسي" و "فلسفه" دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس صورت گرفته و در عمل به حذف اين دو انجاميده است. در دور جديد عمليات انقلاب فرهنگي در دانشگاه ها در پي روي کار آمدن دولت احمدي نژاد، ستاد فرماندهي اين عمليات طي دوره جديد آموزشي به برنامه خود براي پاکسازي دانشگاهها از وجود اسانيد دگرانديش شتاب بيشتري بخشيده است.
بر اساس اطلاعاتي که روزنامه الکترونيکي روز آن را منتشر کرده است اولويت هاي زير در عمليات جديد ستاد فرماندهي پاک سازي دانشگاه ها به تصويب رسيده و جهت اجراي مرحله اي به روساي دانشگاهها و دانشکده هاي مختلف ابلاغ شده است:
اولويت اول: [در بين دانشکده هاي مختلف دانشگاههاي کشور] دانشکده هاي علوم انساني
اولويت دوم: اساتيدي که سابقه زندان داشته و داراي پرونده در دادگاه انقلاب يا دادگاه ويژه روحانيت هستند
اولويت سوم: اساتيدي که ازپشتوانه علمي، نفوذ در جامعه و اعتبار بيشتري در بين دانشجويان برخوردارند
اين اولويت ها در دهه سوم مهر ماه 85 جهت اجرا ابلاغ شده و در حال اجراست و در اولين مراحل در دانشکده هاي علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس شامل محسن کديور، هاشم آقاجري و حاتم قادري شده است که به ترتيب مسئوليت گروه هاي فلسفه، تاريخ و علوم سياسي را عهده دار بوده اند.
حجت الاسلام رضا اکبريان رئيس دانشکده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس براي اجرايي کردن اين برنامه از مهرماه 84 در حال رايزني با فرهاد دانشجو رئيس دانشگاه تربيت مدرس بوده است تا راه هايي بيابند که هزينه پاکسازي اين افراد به کمترين ميزان ممکن کاهش يابد. او که به شدت از واکنش اساتيد و دانشجويان دانشکده نسبت به اين اقدام نگران است؛ دغدغه هاي خود در اين زمينه را در گفت و گوهاي خصوصي پنهان نساخته است. اما به نظر مي رسد اکبريان اکنون زير فشارهاي فزاينده مقام هاي مافوق يا جهت تثبيت موقعيت خود در دانشکده تا حدودي بر اين دغدغه ها فائق آمده و دور جديد برخوردها را آغاز کرده است.
گروه علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس دو سال پيش براي استفاده از آراي علمي سعيد حجاريان از وي درخواست كرد در جلسات شوراي تخصصي گروه علوم سياسي شركت كند. با برسركار آمدن دكتر فرهاد دانشجو به عنوان رئيس دانشگاه تربيت مدرس، وي با اين توهم كه قرار است حجاريان به اين دانشگاه منتقل شود بلافاصله دستور خارج كردن پرونده حجاريان را صادر كرد. با اين اقدام جديد، حجاريان پس از يک سال به دست همكلاس سابقش حجت الاسلام رضا اكبريان از دانشگاه تربيت مدرس اخراج شد. اين در شرايطي است که در اقدامي هماهنگ در جهت جلب رضايت مقام هاي عاليرتبه کشور طي اين ماه دکتر سعيد حجاريان را از نهاد رياست جمهوري نيز پاک سازي و او را پيش از هنگام بازنشسته كرده اند.
برخورد با محسن کديور نيز از اين قاعده مستثني نيست. او تنها عضو در ميان يكصد و سه عضو هيأت علمي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس است كه ازعضويت شوراي تخصصي گروهش كنار گذارده شده است. جالب اينكه در زمان رياست دكتر صادق آيينه وند بر دانشكده علوم انساني، در شرايطي که كديور دوران زندان خود را در اوين سپري مي کرد، او به شكل نمادين کديو را به عضويت شوراي تخصصي گروه منصوب كرد. كديور تا سه ماه پيش مديريت گروه فلسفه را بر اساس راي اعضاي هيأت علمي دانشکده علوم انساني به عهده داشت. طرفه آنکه حكم اخراج او از شوراي گروه توسط كسي صادر شده است كه بازگشتش برسركار پس از سه سال غيبت و يك سال تعليق تنها با امضا و تأييد كديور ميسر شد.
به اين ترتيب به نظر مي رسد در روزهاي آينده بايد شاهد برخاستن موج مقابله با اساتيد دانشگاه بود.اقدامي که قريب يک ماه قبل با دانشجويان آغاز شد و اکنون به اساتيد رسيده است. // روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی//www.roozna.com
تاكنون دانشجويان «سه ستاره» ثبت‌نام نشده‌اند
صاحب قلم: با وجود گذشت ماه اول از سال تحصيلي، دانشجويان سه ستاره كه به دليل فعاليت در دوره كارشناسي از ادامه تحصيل در دوره كارشناسي ارشد بازمانده‌اند و كميته منتخب دانشجويان رد صلاحيت شده همچنان به دنبال احقاق حقوق از دست رفته خود هستند. در همين رابطه سخنگوي كميته منتخب دانشجويان رد صلاحيت شده با بيان اينكه تاكنون هيچ يك از دانشجويان سه ستاره و رد صلاحيت شده در سال تحصيلي گذشته و سال‌ تحصيلي جاري ثبت‌نام نكرده‌اند، گفت: متأسفانه علي‌‏رغم تمامي ادعاها و وعده‌‏هايي كه مسوولان وزارت علوم و از جمله شخص وزير علوم ماه گذشته در مورد ثبت‌‏نام از دانشجويان سه‌‏ستاره و ردصلاحيت‌‏شده در سال تحصيلي گذشته و سال تحصيلي جاري داده بودند، متأسفانه در مجراي رسمي وزارت علوم كوچك‌‏ترين تحولي در اين مورد صورت نگرفته است و مسوولان كميسيون گزينش با فرافكني، عملكرد غيرقانوني خود را كه با نص صريح مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي و نسخ صريح آيين‌‏نامه گزينش در سال 77 و در دوره وزارت مصطفي معين مغاير است، توجيه مي‌‏كنند. پيمان عارف افزود: كميسيون گزينش وزارت علوم با دادن اختيار به نهادهاي خارج از رصد حوزه عمومي و به‌‏ويژه نهادهاي امنيتي، از انجام وظايف قانوني خود سر باز مي‌‏زنند. وي با بيان اينكه پذيرفته‌‏شدگان سه‌‏ستاره كماكان با وجود كسب رتبه ممتاز از ثبت‌‏نام در سال جاري در دوره كارشناسي ارشد محروم هستند، از سيامك كريمي، دانشجوي پذيرفته‌‏شده رشته حقوق بشر دانشگاه همدان؛ ياشار قاجار، پذيرفته‌‏شده كارشناسي ارشد دانشگاه صنعتي سهند تبريز؛ زهرا جاني‌‏پور، دانشجوي سابق دانشگاه تهران؛ محسن فاتحي، دانشجوي پذيرفته‌‏شده كارشناسي ارشد رشته جامعه‌‏شناسي؛ حنانه عزيزي، فرزند يوسف عزيزي بني‌‏طرف، روزنامه‌‏نگار و نويسنده؛ احسان نجومي، دانشجوي سابق دانشگاه صنعت نفت آبادان؛ غريب سجادي، پذيرفته‌‏شده رشته علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي؛ روزبه رياضي مقدم، عضو سابق انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير؛ فرهاد ذات‌‏ علي‌‏فر، پذيرفته‌‏شده رشته مهندسي صنايع دانشگاه صنعتي شريف؛ عزت منصوري، پذيرفته‌‏شده رشته مديريت دانشگاه علامه طباطبايي؛ الهيار عادلي؛ سالار ساكت، شورش مرادي و بيان عزيزي از دانشجويان دانشگاه كردستان به عنوان دانشجويان سه‌‏ستاره‌‏دار كه كميسيون گزينش وزارت علوم از ثبت‌‏نام آنها جلوگيري كرده‌‏ است، نام برد. سخنگوي كميته منتخب دانشجويان ردصلاحيت‌‏شده همچنين از مهدي اميني‌‏زاده، پذيرفته‌‏شده رشته علوم سياسي دانشگاه مفيد قم؛ توحيد عليزاده، دانشجوي سابق دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران؛ حامد حسن‌‏دوست، پذيرفته‌‏شده كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت معلم و خود به عنوان دانشجوي كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران به عنوان چهار دانشجوي رد صلاحيت شده در سال گذشته كه با وجود گذشت چند ترم، هنوز امكان ثبت‌‏نام و بازگشت به دانشگاه و اعاده حقوق خود را نيافته‌‏اند و مشمول مكانيسم‌‏ها و تصميمات غيرقانوني كميسيون گزينش وزارت علوم شده‌‏اند، نام برد. عارف افزود: در اين ميان مكانيسم‌‏ها و تصميم‌‏هاي مطلقاً شخصي به‌‏ويژه از سوي مديريت يك‌‏سال اخير دانشگاه تهران نيز خود را نمايان ساخته است. اين دانشجوي اخراجي دانشگاه تهران با تأكيد بر اينكه در ميان دانشجويان ردصلاحيت‌‏شده، رد صلاحيت دانشجويان حوزه علوم انساني آشكار است، به ايلنا گفت: اين ردصلاحيت‌‏ها در شرايطي صورت گرفته است كه علوم انساني در ايران از ضعفي مطلق برخوردار بوده است و بازداشت دانشجويان از ادامه تحصيل در رشته علوم انساني، لطماتي را به اين رشته وارد خواهد آورد. وي اظهار اميدواري كرد كه دستگاه قضايي و ديوان عدالت اداري با عملكرد عادلانه و منصفانه خويش در قبال اين ردصلاحيت‌‏ها، از تضييع بيش از پيش حقوق دانشجويان رد صلاحيت شده كه برخلاف اظهارات مسوولان كميسيون گزينش وزارت علوم، به دليل فعاليت‌‏هاي سياسي از ادامه تحصيل منع شده‌‏اند، جلوگيري شود.
خودكشي دومين عامل مرگ دانشجويان
صاحب قلم- مجتبي فتحي: خودكشي دومين علت مرگ در دانشجويان و سومين علت مرگ در ميان جوانان 24-15 ساله شناخته شده است. اين بخشي از آمار دفتر مشاوره وزارت علوم، تحقيقات و فناوري است كه به رشد روزافزون خودكشي در ميان جوانان و دانشجويان اشاره دارد. اما جاي سوال دارد كه چرا جوانان و دانشجويان كه به نوعي از اقشار فرهيخته و آ‌ينده‌ساز كشور هستند اينك خودكشي و پايان دادن به زندگي خود براي فرار از مشكلات را برگزيده‌اند. كارشناسان بحران‌هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي، تنگناهاي موجود را از جمله عوامل اصلي ميل به خودكشي مي‌دانند كه اين ناهنجاري‌هاي اجتماعي نه تنها دانشجويان و جوانان بلكه كل جامعه را تهديد مي‌كند. بر همين اساس، مركز مشاوره وزارت علوم، تحقيقات و فناوري طرح جامع پيشگيري از خودكشي در ميان دانشجويان را تصويب كرد. به گزارش ايسنا، براساس اين طرح جامع، خودكشي به عنوان يك آسيب رواني اجتماعي وابسته به عوامل روانشناختي، زيست شناختي و اجتماعي است كه اقشار مختلف خصوصا جوانان و نوجوانان را تهديد مي‌كند. بر اساس اين طرح، شناسايي عوامل خطرساز و حمايت كننده كاهش عوامل خطرساز و افزايش و تقويت عوامل حفاظت كننده يكي از اهداف عمده پيشگيري از خودكشي در دانشجويان است، بنابراين در اين طرح مبناي مداخلات پيشگيرانه مدل طيف مداخله است كه سه دسته مداخله شامل پيشگيري، درمان و حمايت را مشخص كرده و به ترتيب در اولويت و اهميت اقدام قرار دارند. اهداف كلي طرح پيشگيري از خودكشي در دانشجويان كاهش عوامل خطر ساز، افزايش عوامل حفاظت كننده، كاهش خودكشي و كاهش شيوع رفتارهاي خودكشي گرا است و عمده ترين اهداف اختصاصي آن را اصلاح نگرش‌ها و باورهاي نادرست، افزايش سطح دانش و آگاهي، گسترش فرهنگ پيشگيري از خودكشي، توانمندسازي رواني، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي دانشجويان، ‌شناسايي جمعيت در معرض خطر خودكشي و هماهنگ سازي و گسترش همكاري واحد پيشگيري از خودكشي با ساير واحدهاي دانشگاهي را تشكيل مي‌دهند. براساس اين گزارش، به منظور پيشگيري از خودكشي در دانشگاه‌ها، برنامه جامع پيشگيري از خودكشي براي دانشجويان دانشگاه‌هاي سراسر كشور، مشتمل بر هفت راهبرد اساسي تدوين شده است و طي آن غربالگري، آموزش، تقويت و گسترش شبكه حمايت اجتماعي، اقدامات ساختاري، مطالعات و پژوهش، توسعه و تقويت فعاليت‌هاي اغنا كننده و مداخله، درمان و حمايت از راهبردهايي است كه دستيابي به هدف آن راهبرد را به صورت عملياتي مشخص مي‌كند. سعيد مدني درباره گزارش دفتر مشاوره وزارت علوم و اعلام اين نكته كه خودكشي به عنوان دومين علت مرگ دانشجويان و سومين علت مرگ در ميان جوانان 24-15 ساله شناخته شده است، در گفت‌وگو با صاحب قلم گفت: گزارشي كه داده شده، بر اساس يافته‌ها و اطلاعاتي از گروه جمعيتي وزارت علوم بوده، بنابراين درباره گزارش خاص اظهارنظري نمي‌كنم. وي افزود: اما به طور قطع اين گزارش هم بر شيوع روزافزون خودكشي در كل جامعه اشاره دارد؛ بنابراين خودكشي نه تنها در سطح دانشگاه‌ها، بلكه در سطح ملي يك مسأله جدي است. اين آسيب‌شناس اجتماعي در خصوص عوامل افزايش رشد خودكشي در ميان دانشجويان گفت: خودكشي يك پديده پيچيده با عوامل متعدد است و به راحتي نمي‌توان درباره علل آن اظهارنظر كرد. اما در ميان جوانان به طور عام و دانشجويان به طور خاص بايد تأكيد كرد خودكشي هم پديده‌اي است كه از جامعه برخاسته است. وي خاطرنشان كرد: پديده خودكشي از لحاظ جامعه‌شناسي و روانشناسي قابل بررسي است و نظرات اميل دوركيم و فرويد شروع كننده بحث خودكشي بوده كه بعدها اين پديده مورد توجه جوامع و سازمان‌هاي بين‌المللي قرار گرفت و آمارهاي بين‌المللي اين پديده را منتشر كردند. بر همين اساس، سازمان بهداشت جهاني در سال 1996 اعلام كرد كه پنج هزار نفر بر اثر خودكشي به زندگي خود پايان داده‌اند، اما بعدها برخي عنوان كردند اين آمار تنها موارد ثبت شده در گزارش است بلكه آمار واقعي منجر به خودكشي، به يك ميليون نفر مي‌رسد. اين روانشناس تصريح كرد: نكته ديگري كه وجود دارد، اين است كه رقم اقدام به خودكشي 8 تا 10 برابر بيشتر از خودكشي است. وي افزود: خودكشي و اقدام به خودكشي را بايد از هم جدا كرد و در اين باره هم بايد گفت كه شروع و اقدام به خودكشي در زنان بيشتر از مردان است ولي خودكشي در مردان بيشتر است. مدني اظهار داشت: در ايران و در سال‌هاي بعد از جنگ در برخي مناطق با اپيدمي و همه‌گيري خودكشي مواجه بوديم كه اغلب آنها هم به شكل فجيعي رخ داد. به طور مثال در ايلام خودكشي به شيوه خودسوزي بيش از هر شكل ديگري همه‌گير شده بود. اين آسيب‌شناس اجتماعي در ادامه گفت: روند اعلام آمارها از طريق پزشكي قانوني هم نشان دهنده آن است كه خودكشي در سطح كل جامعه رو به افزايش است. به طور مشخص در سال 1360 تعداد پرونده‌هاي تشكيل شده براي خودكشي حدود 206 مورد بوده ولي در سال 1376 اين آمار به 2767 مورد رسيد كه اين آمار در سال 78 به سه هزار و 143 مورد افزايش يافت. اين امر نشان از روند رو به رشد خودكشي دارد كه به طور كل 50 درصد رشد داشته است. وي افزود: بالاترين رقم خودكشي ابتدا در سنين 15 تا 26 سال و بعد در سنين 20 تا 26 سال بوده است كه بر اساس آمار از ميان كل آمارهاي خودكشي منجر به فوت 4/24 درصد به سنين 15 تا 19 سال و 4/23 درصد به سنين 20 تا 26 سال اختصاص دارد. همچنين آمارهاي سال 1380 نشان مي‌دهد كه همچنان پديده خودكشي روند روبه‌رشد دارد. پرونده‌هاي تشكيل شده اقدام به خودكشي به 3275 مورد سيده است كه 2045 نفر مردان و 1230 نفر زنان بوده‌اند. در همين سال، 1985 مورد خودكشي منجر به فوت شده است كه 1421 نفر مرد و 564 نفر زن بوده‌اند. از كل پرونده‌هاي تشكيل شده 3039 مورد 17 ساله و كمتر، 1248 نفر 18 تا 24، 895 نفر 25 تا 33 و 793 نفر 35 ساله و بيشتر بودند. مدني تأكيد كرد: مسأله اساسي كه علاقه‌مند هستم به ‌آن توجه شود، اين است كه خودكشي به عنوان يك مشكل اجتماعي در حال حاضر تنها در درون دانشگاه‌ها نيست بلكه در سطح كل كشور خود را نشان مي‌دهد. دانشگاه هم آينه‌اي تمام نما از جامعه است. وي تصريح كرد: بر اساس دلايل و آمارهاي ارائه شده، زنگ خطري كه مركز مشاوره وزارت علوم اكنون به صدا درآورده بايد در كل جامعه به صدا درآورد و بايد در كل جامعه به صدا درآوريم. اين آسيب‌شناس اجتماعي با بيان اينكه با اين توضيحات مي‌توان از زاويه‌هاي مختلف مسأله خودكشي را چه در درون دانشگاه‌ها و چه در كل جامعه تحليل كرد، گفت: در سطح كلان يا عوامل كلان بايد تأكيد كنم سياست‌هاي اجتماعي و فرهنگي غلط، وضعيت جامعه را به گونه‌اي پيش برده كه زمينه‌هاي خودكشي و اقدام به خودكشي بالا رفته است. وي افزود: تحقيقات نشان مي‌دهد كه پديده خودكشي بخشي از احساس ناكامي در ميان جوانان و بخش ديگر از فضاهاي آنوميك يا بي‌هنجاري‌ها نشأت گرفته است. اين روانشناس در توضيح احساس ناكامي گفت: بايد تأكيد شود خودكشي پرخاشگري درون‌زاست. خودكشي به دو شكل نمايان مي‌شود؛ يك شكل پرخاشگري برون‌زاست كه فرد، افراد جامعه، محله و اطرافيان را مورد تهديد و تنبيه قرار مي‌دهد، شكل ديگر پرخاشگري درون‌زاست كه فرد خود را مورد تنبيه قرار مي‌دهد و آن هم به اين علت است كه فرد احساس ناكامي مي‌كند و گمان مي‌كند عملكردش در زندگي نتيجه و دستاوردي نداشته است. بنابراين براي كم كردن فاصله‌ها و نيازها سعي مي‌كند با خودكشي پرخاشگري درون‌زاي خود را بروز دهد. وي در خصوص علل افزايش خودكشي در ميان جوانان گفت: خودكشي در ميان جوانان يا دانشجويان برمي‌گردد به شرايط اجتماعي و اقتصادي آ‌نها كه چون اين گروه بيش از ديگر اقشار جامعه نسبت به آينده و سرنوشت خود نگران هستند. مدني تصريح كرد: مشكلي كه مي‌توان براي اين دسته از جوانان و دانشجويان برشمرد، اين است كه آنها بعد از انقلاب متولد و رشد پيدا كرده و به تدريج با يك ارزش‌ها و آرمان‌ها آموزش ديده و خو گرفتند، اما پس از مدتي كه وارد واقعيت‌هاي اجتماعي شدند، متوجه شدند آنچه به ‌آنها گفته شده است، با واقعيت‌ها فاصله زيادي دارد. بنابراين نوعي بي‌ايماني در آنها ديده مي‌شود كه نمي‌توان با هيچ ايمان ديگري جايگزين كرد و هنجارهايي مثل خوبي، عدالت، آزادي و زندگي سالم را با واقعيت مغاير مي‌دانند و هر چه مشكلات جامعه و فشارهايي كه به او وارد مي‌شود، بيشتر شود، اين ارزش‌ها هم براي آنها كمرنگ‌تر مي‌شود و در نهايت به نوعي بي‌تفاوتي مي‌انجامد و اگر ديناميسم جامعه به جايي برود كه نتواند ارزش‌هاي جديدي را براي آنها جايگزين كند، بي تفاوتي به وجود آمده باعث مي‌شود كه فرد با خودكشي خود را آزاد كند. مدني در ادامه تأكيد كرد: در سطح كلان و در سطح ميانه بايد اين نكته را در نظر داشت كه خدمات بهداشت سلامت و روان در كل جامعه با نگاهي به دستگاه‌هاي موجود كفاف نيازهاي فعلي را نمي‌دهد. به طور كل خدماتي كه براي سلامت روان ارائه مي‌شود، از بحران‌هاي اجتماعي كندتر حركت مي‌كند و سطح و گستره آن هم نازل‌تر از نياز جامعه است. اين آسيب‌شناس اجتماعي خاطرنشان كرد: در زمان‌هايي تصور مي‌شد خودكشي يك اختلال رواني در سطح فردي يا راه حلي است انتخاب شده ولي موقعي كه سرعت رشد خودكشي بالا مي‌رود، بايد متوجه شد كه اختلالات بالا رفته و جامعه را در خطر قرار مي‌دهد و بايد ريشه‌هاي آن را پيدا كرد. ريشه‌هاي سياسي،‌ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كه اين زمينه را رشد مي‌دهد.» مدني در خاتمه گفت: در يك ارزيابي كلي تمامي عوامل كه به آنها اشاره شد به نوعي احساس عدم امنيت در افراد را به وجود مي‌آورد و خودكشي، گريزي است براي رهايي از اين احساس عدم امنيت در شرايطي كه چشم‌انداز مثبت و روشني از آينده اقتصادي، اجتماعي براي جوانان وجود ندارد و پديده بيكاري تحصيلكردگان در جامعه كاملاً قابل مشاهده و نمودار است،‌ در جامعه‌اي كه كمتر زمينه‌اي براي حداقل مشاركت براي تعيين سرنوشت افراد و مردم توسط خودشان وجود ندارد، در شرايطي كه ارزش‌هاي فرهنگي تبليغ شده در تعارض با واقعيت‌هاي اجتماعي قرار دارند و به سرعت نقد مي شود احساس عدم امنيت غالب‌ترين احساس گروه‌هاي مختلف اجتماعي خصوصاً جوانان مي‌شود. وقتي حق شهروندي به راحتي و به سرعت توسط نهادهاي رسمي به چالش كشيده مي‌شود و در معرض تهديد قرار مي‌گيرد، زمينه‌ براي رشد احساس عدم امنيت فراهم مي‌شود. در چنين شرايطي افرادي كه به لحاظ ويژگي‌هاي فردي مستعد هستند تنها راه پيش روي خود را خودكشي مي‌بينند
آيين‌نامه جديد انتخاب دانشجويان نمونه به دانشگاه‌ها ابلاغ شد
آيين‌نامه جديد انتخاب دانشجويان نمونه كشوري به دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي كشور ابلاغ شد. حسن مسلمي نائيني، مدير كل دانشجويان داخل وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با اعلام اين خبر، گفت: آيين‌نامه دانشجويان نمونه دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي كشور امسال براي نخستين بار به صورت مشترك توسط وزارتخانه‌هاي علوم و بهداشت تدوين و تنظيم شد. وي با اشاره به تغييرات آيين‌نامه جديد، تصريح كرد: امسال براي اولين بار شرط علمي به مجموع شرايط انتخابي دانشجويان نمونه افزوده شد كه حداقل و حداكثر شرط علمي و معدل براي مقاطع، گروه‌ها و رشته‌هاي مختلف متفاوت است. مسلمي نائيني افزود: همچنين داشتن مقاله و كتاب، انجام پروژه‌هاي تحقيقاتي و پژوهشي، برگزيده شدن در مسابقات مختلف دانشجويي داخلي و خارجي، فعاليت در تشكل‌هاي دانشجويي و غيره، ديگر ملاك‌هاي انتخاب دانشجوي نمونه را تشكيل مي‌دهند. وي با بيان اينكه هنوز آيين‌نامه تسهيلات دانشجويان نمونه نهايي نشده است، به ايسنا گفت: اخذ معافيت سربازي و امكان ادامه تحصيل در مقاطع تحصيلي بالاتر، برخي از تسهيلاتي است كه در صورت تصويب براي اين دسته از دانشجويان در نظر گرفته شده است. به گفته مدير كل دانشجويان داخل وزارت علوم، تا كنون به دليل نبود شرط علمي و معدل، سازمان نظام وظيفه نسبت به ارائه معافيت تحصيلي به دانشجويان نمونه محدوديت ايجاد مي‌كرد، ولي با اعمال شرط علمي و معدل، امكان موافقت نظام وظيفه با معافيت تحصيلي دانشجويان نمونه بيشتر مي‌شود
رئيس دانشگاه تربيت مدرس : تحت فشار بودم
انتصاب روساي دانشگاه‌ها، بازنشسته كردن اساتيد، ايجاد محدوديت در فعاليت دانشجويان و تشكل‌هاي دانشجويي، راه‌اندازي تشكل‌هاي موازي در مقابل تشكل‌هايي كه از پايگاه دانشجويي برخوردارند، ستاره‌دار كردن فعالان دانشجويي و... كه هر كدام مدت‌ها باعث خبرساز شدن وزارت علوم و دانشگاه‌هاي تابع آن شده است. اما گويا اين اقدامات قرار نيست به اين زودي‌ها پايان يابد و وزارت علوم روش منطقي فراجناحي و غيرسياسي را پيشه فعاليت‌هاي خود قرار دهد. هنوز اعتراضات نسبت به «ستاره‌دار» كردن فعالان دانشجويي و در پي آن ممانعت از ادامه تحصيل آنها فروكش و سرانجام نهايي پيدا نكرده است كه اين بار تعدادي از اساتيد دگرانديش كه از پشتوانه علمي، نفوذ در جامعه و اعتبار در بين دانشجويان برخوردار بودند، «ستاره‌دار» شده‌اند! در ادامه برخورد با دانشجويان و دانشگاهيان، محسن كديور و سعيد حجاريان از شوراهاي تخصصي گروه‌هاي آموزشي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس كنار گذاشته شدند كه به اين ترتيب ارتباط سعيد حجاريان با اين دانشكده قطع خواهد شد اما محسن كديور به عنوان عضو هيأت علمي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس كماكان به تدريس در اين دانشگاه ادامه مي‌دهد. كديور تا سال تحصيلي گذشته مديريت گروه فلسفه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس را برعهده داشته است. محسن كديور با تأييد اين خبر در گفت‌وگو با ايسنا گفت: در حالي كه تا سه ماه پيش مديرگروه فلسفه‌ دانشكده‌ علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس بودم، ديروز مطلع شدم از عضويت در تمام شوراهاي علمي دانشگاه تربيت مدرس كنار گذاشته شده‌ام. اين استاد دانشگاه و فعال سياسي افزود: در احكام صادره‌ از سوي مدير گروه علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس، حكمي براي عضويت من وجود ندارد و اين يعني از شوراي تخصصي گروه فلسفه كنار گذاشته شد‌ه‌ام. وي افزود: حجاريان نيز از گروه علوم سياسي كنار گذاشته شد و چون وي عضو هيأت علمي دانشكده نبود و به عنوان استاد مدعو تدريس مي‌كرد، در واقع از دانشگاه اخراج شد. كديور‌ توضيح داد: شوراي تخصصي هر گروه آموزشي در دانشگاه بالاترين مرجع علمي تصميم‌گيري درباره‌ سياست‌هاي آموزشي و پژوهشي آن گروه است و اگر تعداد اعضاي هيأت علمي گروه كمتر از پنج نفر باشند، اين اعضا خود به خود عضو شوراي تخصصي هم هستند. اين فعال سياسي تصريح كرد: با بركناري من تعداد اعضاي هيأت علمي گروه، چهار نفر شده است. وي اظهار داشت: مدير سابق گروه در مورد دليل اين كار گفته كه به خاطر حضورم در دانشگاه تحت فشار هستند و سه ماه پيش هم رياست دانشگاه به خود من گفت كه به خاطر حضور من در دانشگاه تحت فشار هستند. كديور در پايان تصريح كرد: اين فشارها به خاطر اعتقادات و مواضع انتقادي ما در حوزه‌هاي نظري و سياسي است كه با شاخص آزادي كاملا در تضاد است و با انتشار هر مقاله و كتاب يا برگزاري سخنراني در خارج دانشگاه افزايش پيدا مي‌كند. در واكنش به اخراج كديور و حجاريان از دانشگاه تربيت مدرس، عليرضا رجايي فضاي حاكم بر دانشگاه‌ها و برخوردهاي صورت گرفته با دانشجويان و استادان را يادآور «انقلاب فرهنگي» اوايل انقلاب دانست. اين فعال ملي- مذهبي با بيان اينكه با روي كار آمدن احمدي‌‏نژاد، فضاي دانشگاه‌‏ها دچار رخوت و واپس‌‏گرايي شده است، به ايلنا گفت: جريان حاكم وقتي به دليل اين واپس‌‏گرايي مورد انتقاد قرار مي‌‏گيرد، مي‌‏گويد احزاب و جريان‌‏هاي سياسي مي‌‏خواستند دانشگاه‌‏ها را به بازوهاي حزبي و جناحي تبديل كنند و ادعا مي‌‏كنند كه از اين امر جلوگيري كرده‌‏اند اما واقعيت اين است كه اين اقدامات همان اهداف انقلاب فرهنگي را دنبال مي‌‏كند. وي افزود: برخوردهاي صورت‌‏گرفته با دانشگاهيان در ظاهر آرام اما در محتوا همان اقداماتي است كه در سال‌‏هاي 58 و 59 تحت عنوان انقلاب فرهنگي انجام شد. اين فعال ملي- مذهبي تصريح كرد: هدف اين انقلاب فرهنگي و تصفيه‌‏هاي گسترده اساتيد و دانشجويان، غيرسياسي كردن دانشگاه‌‏ها و تبديل دانشگاه‌‏ها به ادارات دولتي است. وي با اشاره به برخوردهايي كه با دانشجويان فعال انجام شده است، گفت: دانشجويان به خاطر برخوردهايي مثل اخراج و تعليق ترجيح مي‌‏دهند سكوت كنند چراكه حمايتي نسبت به مظلوميت آنها در جامعه و دانشگاه‌‏ها صورت نمي‌‏گيرد. رجايي، فضاي حاكم بر دانشگاه‌‏ها در دوران رياست‌‏جمهوري سيدمحمد خاتمي را تجربه بي‌‏نظيري دانست كه پس از انقلاب كمتر صورت گرفته است و گفت: وزارت علوم احمدي‌‏نژاد كارنامه بدي را از خود بروز داده است اما وزارت علوم در دوران خاتمي با همه انتقاداتي كه دانشجويان نسبت به آن مطرح مي‌‏كنند، در دوران حيات جمهوري اسلامي بي‌‏نظير بوده است. وي افزود: هر چند دانشجويان در درگيري‌‏هاي سياسي دوران اصلاحات لطمه خوردند اما اين ربطي به خاتمي نداشت بلكه نشات‌‏گرفته از ضربه‌‏هايي بود كه به كل جريان دموكراسي‌‏خواه وارد شد. رجايي تصريح كرد: دوران خاتمي مثل خاطره شده است اما برخي دوستان به كارهاي انجام‌‏شده در آن دوران توجه نمي‌‏كنند اما يكي دو سال ديگر بيشتر قدر آن دوران را خواهند دانست. از سوي ديگر، رئيس دانشگاه تربيت مدرس درباره وضعيت تدريس محسن كديور و سعيد حجاريان در اين دانشگاه گفت: حجاريان، عضو هيأت علمي دانشگاه نبود؛ وقتي كه گروه علمي دانشگاه كمبود نيروي متخصص نداشته باشد، مي‌تواند از اعضاي خود دانشگاه استفاده كند و ديگر لازم نيست افراد ديگري خارج از دانشگاه را به كار گيرد. فرهاد دانشجو اظهارداشت: هيچ‌كس حجاريان را از تدريس در دانشگاه منع نكرده است و اگر گروه هفت‌نفره علوم سياسي دانشكده علوم انساني بخواهد، هيچ منعي براي تدريس وي در دانشگاه وجود ندارد. وي با تاكيد بر اينكه شوراي تخصصي هيچ‌ جايگاه واقعي در دانشگاه ندارد و كاملا داخلي است، گفت: اعضاي شوراي تخصصي در ساير دانشكده‌هاي دانشگاه نيز همان اعضاي گروه علمي هستند و هيچ مجوز جداگانه‌اي براي شوراي تخصصي صادر نمي‌شود. رئيس دانشگاه تربيت مدرس ادامه داد: كديور نيز در چند شوراي ديگر دانشگاه عضو است و احتمالا چون وي به عنوان مدير گروه منصوب نشده‌اند، ناراحت هستند. همه‌ اعضاي گروه فلسفه دانشكده علوم انساني معتقدند كه تخصص كديور متناسب با فلسفه نيست و وي بايد به گروه علوم سياسي برود. در مقابل گروه علوم سياسي نيز از پذيرش وي پرهيز مي‌كند و معتقد است كه كديور سياسي‌كاري مي‌كند. وي خاطرنشان كرد: تا به‌حال حتي يك اعلاميه يا انتقاد از سوي كديور به دانشگاه مشاهد نكرديم. دانشجو همچنين گفت: حرف كديور مبني بر تحت فشار بودن من براي تدريس ايشان در دانشگاه تربيت مدرس صحيح است، چرا كه رفتارها و نحوه‌ عملكرد ايشان با اساسنامه‌اي كه براي هيأت علمي دانشگاه تصويب شده، مغايرت دارد و فشارهاي وارده جنبه‌ قانوني و آيين‌نامه‌اي دارد. رئيس دانشگاه تربيت مدرس توضيح داد: بيان اينكه شوراي تخصصي بالاترين مرجع تصميم‌گيري پژوهشي و آموزشي دانشگاه است از سوي كديور صحيح نيست، چرا كه بالاترين مرجع تصميم‌گيري در خصوص مسائل آموزشي و پژوهشي، معاونت پژوهشي دانشگاه است. وي تاكيد كرد: به آزادي بيان و فكر و آموزش تحقيق در چارچوب قوانين حاكم بر همه‌ دانشگاه‌ها كاملا معتقدم و خود را موظف به رعايت آزادي‌هاي انساني و اخلاقي مي‌دانم

ارسال یک نظر

0نظرات

ارسال یک نظر (0)