نوشتهای از تحریریه دانشگاه سنگر آزادی و برابری
در روزهای اخیر خبری در مورد تشکیل «گروههای یاوران معروف» در دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد که بازتاب گستردهای در سطح رسانهها داشت؛ گو اینکه قرار است در این دانشگاه سازوکار جدیدی برای سرکوب دانشجویان با اسم رمز «امر به معروف و نهی از منکر» راهاندازی شود. در این مطلب میخواهیم از زوایای مختلفی به این موضوع بپردازیم و اهداف و چشم انداز این طرح را مورد هدف قرار دهیم.
ماجرا بر سر چیست؟
«معاونت فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی» دانشگاه فردوسی طی اعلامیهای از دانشجویان و اساتید این دانشگاه دعوت کرده که برای نیل به «مدینه فاضله» منطبق با قوانین جمهوری اسلامی، در دورههایی شرکت کنند که در آن برای تبدیل شدن به یک آمر به معروف «متخصص» آموزش بینند. این طرح مجموعهای از فعالیتها و یک ساختار تشکیلاتی را هم پیشبینی کرده که بر مبنای یک سند ۱۷ مادهای مصوب «شورای امر به معروف دانشگاه فردوسی» به تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۲ تحت عنوان شیوهنامه «گروههای یاوران معروف» تنظیم شده است.
بر اساس این طرح قرار است «گروهی متشکل از استادان، دانشجویان و کارمندان داوطلب و مورد اعتماد در دانشگاه» در کارگروههای مختلفی زیر نظر شورای امر به معروف دانشگاه، پس از گذراندن دورههای آموزشی و اخذ مجوز بر اساس «احکام حکومتی که نظر مقام ولی فقیه ملاک آن است»، اسباب آزار و سرکوب دانشجویان را فراهم یا به روایت خودشان امر به معروف و نهی از منکر کنند.
این پروژه که قرار است در هماهنگی کامل میان مسئولین آموزشی، انتظامی و امنیتی دانشگاه اجرایی شود، تمامی حقوق و حمایتهای لازم اوباشی که میخواهند جذب کنند را تا جایی که در یک سند حقوقی میتوان گنجاند، مورد اشاره قرار داده است. حتی برای جلب رضایت مشتری به آنها وعده میدهد « در صورت برخورداری از قابلیتهای لازم یا دیدن آموزشهای ضروری، میتوانند نقشهایی نظیر یادآور، تسهیلگر و مداخلهگر را ایفا کنند.»… در واقع آن طور که همه میدانیم دارد وعده میدهد که اگر دورهها را با موفقیت پشت سر بگذارید به مقام «آتش به اختیار» نائل میشوید و می توانید مدارج ترقی در نردبان جنایی حکومت را یکی پس از دیگری به دست آورید.
اهداف طرح یاوران معروف
در سند تنظیم شده پنج هدف برای این طرح در نظر گرفته شده که محوریت آن را «گسترش و تسهیل زمینه مشارکت عموم دانشگاهیان در امر به معروف»، «کمک به ایجاد گروههای مطالبهگر عمومی و تخصصی»، «شبکهسازی گروههای دانشگاهی» و «به میدان آوردن دانشگاهیان و به مشارکت گرفتن ظرفیتهای آنان» تشکیل میدهد.
اما در واقع این طرح قرار است این اهداف را دنبال کند:
الف. افراد این گروه میتوانند در انجام اقداماتی از جمله جلوگیری از ورود دانشجویان و استادان مخالف نظام به داخل دانشگاه و حتی بیرون کردن آنها از این محوطه آموزشی «مداخله» داشته باشند.
ب. ایجاد یک سازوکار تخصصی و با تشکیلات معین برای مداخله در زندگی خصوصی دانشجویان به گونهای که کمترین تبعات را برای حاکمیت در پی داشته باشد.
پ. استفاده از نیروی انسانی اجتماعیتر و گستردهتر از آنهایی که در تشکلهایی همچون بسیج دانشگاهی حضور دارند. این هدف قرار است ناتوانی تشکلهای موجود را در کنترل دانشجویان جبران کند.
ت. عضوگیری از میان این نیروی انسانی برای پروژههای حکومتی بعدی در دانشگاه و تبدیل آنها به کادرهای تشکلهای حکومتی در دانشگاه
اهمیت چنین تقلاهایی برای گسترش میدان نفوذ در میان دانشجویان و اساتید که روح اهداف فوق است را زمانی بهتر درک میکنیم که گزارش محرمانه افشاشده نهاد خامنهای در دانشگاه تهران مربوط به اسفند ۱۴۰۱ را به یاد آوریم؛ گزارشی که به تفصیل موقعیت درمانده تشکلهای دانشجویی حکومتی همچون بسیج و بیاعتنایی و رویگردانی فزاینده دانشجویان از آنها را شرح میدهد. در گزارش مذکور راهکارهای مختلفی پیشنهاد میشود که باید برای بحرانزدایی از تشکلهای دانشجویی حکومتی فورا در دستور کار دانشگاهها قرار گیرد.
چشمانداز طرح یاوران معروف
گذشته، آینه عبرت بشر و چراغ راه او برای آینده است. برای اینکه آینده چنین طرحی در دانشگاه فردوسی مشهد را درک کنیم، باید ابتدا یادآور شویم که پروژه «یاوران معروف» در سالهای میانی دهه نود شمسی هم در این دانشگاه فعال بوده و اقدامات تقریبا مشابهی را به پیش میبرده که البته سرنوشت آن مانند سایر کارهای این حکومت، چیزی جز شکست و عدم تاثیرگذاری نبوده است. طرحی که نتوانست در آن سالهایی که هنوز حتی اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ را هم در جامعه تجربه نکرده بودیم، راه به جایی ببرد؛ حال که با تجربه انقلاب زن زندگی آزادی حجابها در خیابان به آتش کشیده میشود، صحبت کردن از چنین طرحهایی برای مهار دانشجویان همچون یک شوخی بیمزه است.
با این وجود نفس پیشبرد طرح «یاوران معروف» یا پروژههای مشابه این در دانشگاهها، تلاشی است از جانب حکومت که بتواند کنترل بیشتری بر فضای دانشگاهها داشته باشد و امکان ایجاد یا گسترش شبکهها و تشکلهای مبارزاتی دانشجویان و زمینههای اعتراضی در دانشگاهها را کاهش دهد. این مساله خصوصا در پی اعتراضات انقلاب زن زندگی آزادی در سال ۱۴۰۱ که شاهد تجمعات اعتراضی مستمر و تاثیرگذاری در سطح دانشگاههای سراسر کشور بودیم، برای حکومت اهمیت دوچندانی پیدا میکند. جمهوری اسلامی بر پایه دستگیریهای گسترده و محرومیتها و ممنوعیتهای پرشمار دانشجویان در یکسال گذشته، قصد دارد شبکهها، تشکلها و نیروهای خود را در دانشگاه مستقر کند تا با درجه آمادگی بالاتری به مصاف موج بعدی اعتراضات در دانشگاهها رود. تلاشی که البته دیر یا زود با عروج مجدد اعتراضات گسترده در دانشگاهها و کل جامعه برای به زیر کشیدن حکومت، نقش بر آب خواهد شد.