در حاشیه "جدال پلاکادرها، راست و سرکوب دمکراتیک! "

0
نوید مینائی
اخیرا بحثی حول دخالت گروه های چپ در فضای دانشگاه و مخصوصا در مراسم روز ۳۰ مهر در دانشگاه پلی تکنیک بین فعالین دانشجویی درگرفته است که به "جدال پلاکاردها" معروف شده. انجمن اسلامی و سایر نمایندگان راست از این دخالت ها آشفته شده اند. چپ ها را به بی اخلاقی غیر دموکرات بودن و طبق معمول استالینیست بودن و غیره متهم کرده اند و خواهان جدا کردن مراسم دانشجویی خود از چپ ها شده اند.
این گونه حملات به چپ ها سابقه طولانی در تاریخ دارد. "کمونیست ها اخلاق ندارند، دموکرات نیستند، قاعده بازی را رعایت نمی کنند و ...". همه این ها برای از صحنه به در کردن چپ و سوسیالیسم از صحنه است. به خصوص وقتی که چپ در حال قدرت گیری و اجتماعی شدن باشد و راست در موضع ضعف، اینگونه حملات هم گسترده تر و جدی تر می شوند.
انجمن اسلامی و آن هایی که خود را لیبرال! می نامند در پی مراسم ۳۰ مهر با دنبال کردن خط مشخصی خواهان جدا کردن مراسم دانشجویی چپ و تحکیم از هم شده اند رشید اسماعیلی در مطلبی با عنوان "صفوفمان را کاملا از هم جدا کنیم" خط مشخصی را پیش می برد. تحکیم و وابستگان به بخش هایی از حکومت که از حمایت بخش هایی از حکومت بهره مند هستند، برای صلاح و مشورت و خط گرفتن کروبی و منتظری و فلان نماینده مجلس بهترین انتخابشان است، به خوبی می دانند مزایای این روابط و وابستگی های جریانی به حکومت چیست. می دانند همین رانت ها باعث امن تر شدن تجمعاتشان است. بدین صورت می خواهند چپ هایی که مستقیما با نام لنینیست و حکمتیست معرفی می کنند را زیر ضرب وزارت اطلاعات ببرند، این گویا با اخلاق دموکراتیک تحکیم و لیبرال ها جور در می آید!!
تمام ادله راست برای گله و جدا کردن تجمعاتی که آنها فراخوان می دهند از چپ همین هاست. ولی آیا از منظر چپ وسوسیالیسم هم این ها دلایل قابل قبولی هستند؟ آیا چپ ها دموکرات نیستند؟ آیا استالینیست هستند؟ آیا تجمعات را مصادره به مطلوب می کنند؟ تا جایی که به دموکراسی مربوط است این روزها معنی دموکراسی با بمب و موشک و حمله نظامی تداعی می شود. اما انصافا دموکرات بودن در مراسم و اعتراضات معنی دیگری دارد. احترام به سلایق و اعتقادات دیگران و اجازه دادن به اینکه هر کسی هر شعار و پرچمی که خواست بلند کند و "سرود ای ایران " بخواند یا "پرچم سوسیالیسم یا بربریت" بلند کند. همه با هم تفاهم باید داشته باشیم. چپ ها نباید مانع خواندن سرود ای ایران شوند راست ها هم نباید پرچم سوسیالیسم یا بربریت را پاره کنند. انصافا باید دموکرات بود و این دموکراسی ربطی به بمب و کروز ندارد. وقتی برای آزادی دانشجویان زندانی مراسم برگزار می شود سرود ای ایران همانقدر بی ربط است که پرچم سوسیالیسم. این تصویری ست که حتی بخش هایی از فعالین چپ هم تا حدودی قبول دارند، باید دموکرات بود!! آیا مشکل راست ساده دل دانشگاه دموکرات نبودن و پیمان شکن بودن چپ هاست؟ نه خیر سرود ای ایران و انجمن اسلامی دانشجویان لیبرال در یک طرف و چپ و سوسیالیسم و سرود انترناسیونال در یک طرف دیگر جبهه نبردی قرار دارند که تعارف بردار نیست. در این نبرد باید طرف مقابل را از صحنه به در کرد و این ربطی به دموکراسی و آزادی بیان ندارد.
ولی ماجرا از چه قرارست؟ این ها همه پرچم های کلاسیک حمله راست به چپ و کمونیسم هستند. هرگاه چپ و کمونیسم خواسته سر بلند کند با پرچم "شما دموکرات نیستید و آی استالینیست ها آمدند" مواجه شده اند. این ها ربطی به دموکراسی و آزادی بیان ندارد. چپ هایی که همیشه توسط حکومت قتل عام شده اند آزادی بیان تشکل هایی که از امکانات دولتی استفاده می کند و نماینده بخشی از حکومت هستند را مخدوش کرده اند!!(طوفان خنده ها!) این بار این پرچم را انجمن اسلامی بلند کرده است و می خواهد چپ را به کمک وزارت اطلاعات و توازن قوای فعلی منزوی کند و زیر ضرب ببرد.
این روزها راست در دانشگاه کاملا مستاصل شده است. می داند نیرویی را نمی تواند بسیج کند. بدنه دانشجویی به کروبی و حجاریان و عبدی و منتظری توهمی ندارد به خاطر همین هم رشید اسماعیلی تلاش می کند از میان چپ ها برخی را تشویق به دموکرات بودن کند و عملا چپ هایی که قاعده بازی اش را نپذیرند به تیغ اطلاعات بسپرد. می داند برای داشتن نیروی دانشجویی نمی تواند از چپ بی نیاز باشد. می داند خودش و تحکیم نمی توانند دانشجویان را بسیج کنند پس با تهدید و تئوری بافی و موعظه به دمکرات بودن می خواهد بخشی از چپ را مرعوب کند، متزلزل کند و با خود همراه کند.
واقعیت اینست که اعتراضات دانشجویی (در ادامه مبارزات کارگران و زنان و معلمان و ..) کاملا شعار ها و افق چپ را پذیرفته است. چپ و سوسیالیسم در دانشگاه ها قدرت گرفته و این باعث وحشت تتمه جنبش اصلاحات حکومتی ست. انجمن اسلامی و اصلاح طلبان از طرفی برای انتخابات آتی به بدنه دانشجویی نیاز دارند، بدنه دانشجویی که زیر پرچم چپ و آزادی خواهی و برابری طلبی قرار دارد، از طرفی پیشروی همین چپ باعث منزوی شدنشان شده است، به همین دلیل پیشنهادات رشید اسماعیلی و انجمن اسلامی امیرکبیر برای همکاری با چپ های مودب و دموکرات اختراع می شوند.
اما بحث "چپ ها دموکرات نیستند!" جالب است چپی که با پرچم "آزادی و برابری" و "یک نژاد آنهم نژاد انسانی"و ... به میدان آمده دموکرات و اخلاقگرا نیست ولی نمایندگان بخشی از حکومتی که دستش به خون صدها هزار انسان (عمدتا چپ ها) آلوده است و از کثیف ترین آیات عهد بوق به صورت "لیبرالی" حمایت میکند دموکرات و اخلاقگرا هستند. این وسط باید به اخلاق و دموکراسی شک کرد نه به چپ ها! برای روشن شدن بحث دموکراسی در مبارزات اجتماعی مثالی می زنم. آیا معنی دموکراسی این ست که طبقه کارگر در اعتراضات و نبرد طبقاتیش همانقدر که برای اعتراضات خود و برای به کرسی نشاندن حرف خود تلاش می کند باید برای سرمایه داری هم همین تلاش را بکند و امکانات حرف زدنش را فراهم کند؟!؟ گذشته از اینکه طبقه کارگر باید با چنگ و دندان حق آزادی بیان و تشکل برای ابراز وجودش را از سرمایه داری بگیرد، چنین تصویری نقض غرض مبارزات طبقه کارگر است و بسیار هم مسخره است. فرض کنید ادله انجمن اسلامی و دانشجویان لیبرال در این قضایا را بخواهیم برای مبارزات طبقه کارگر هم بسط بدهیم. کارگران عزیز لطفا پرچم های خوتان را بالا نبرید به نماینده کارفرما هم اجازه بدهید حرفش را بزند و تبلیغش را بکند!! پس بحث دموکراسی و دموکرات بودن و رعایت اخلاقیات در مبارزه طبقاتی در واقع حربه راست و سرمایه داری برای حمله به چپ و سوسیالیسم است.
در این میان چپ دانشگاه باید موقعیت قدرتمند خود و ضعف و استیصال راست را دریابد. باید بداند بدنه دانشجویی در ادامه جامعه آلترناتیو چپ را برگزیده است. باید از هر فرصتی استفاده کند تا با بدنه دانشجویی، با تعداد هر چه بیشتری از دانشجویان ارتباط برقرار کند. راست را حاشیه ایی کند . چپ ها در هر تجمعی چه میخواهد احمدی نژاد راه بیندازد و چه تحکیم باید با قدرت تمام حضور پیدا کند. اینها همه بخش های مختلف یک حکومت اند. بحث دمکراسی و رعایت حقوق و اخلاق با اینها مسخره است. نباید اجازه داد راست و انجمن اسلامی و اعوان انصارشان با این کلک های قدیمی و با سوء استفاده از گناه پسا استالینیستی چپ چنین ریاکارانه خود را که قاتلان چپ و آزادی بوده اند حالا "دمکرات" و "اخلاقی" جا بزنند و بین چپ ها تفرقه بیندازند و مقدمات سرکوب چپ توسط برادران خود در قدرت را فراهم آورند . اگر چپها در هر اعتراض و تجمعی با پرچم های سرخ لنینی که وحشت در دل راست ها انداخته ظاهر شوند تمام نقشه های انجمن اسلامی و رشید اسماعیلی ها را نقش بر آب می کنند. در این میان اتحاد عمل و هماهنگی میان چپ ها بسیار مهم و تعیین کننده است. هم برای بیشتر شدن امنیت چپ ها و هم برای ابراز وجود قدرتمندتر چپ در دانشگاه ها. چپ ها نباید تحت تاثیر تبلیغات انجمن اسلامی قرار بگیرند. "مصادره کردن" تجمعات حکومتی تصویر فرصت طلب بودن چپ ها را به دانشجویان نمی دهد. این مبارزه با حکومت اسلامی است و کاملا مشروع است. چپ که حرف دل توده دانشجو را می زند نزد دانشجویان فرصت طلب دیده نمی شود، بلکه باعث دلگرمی و حضور دانشجویان زیر پرچم چپ می شود.
چپ ها در این میان علیرغم اختلافاتی که با هم دارند، محورهای مشترک بسیار بیشتری با هم دارند. شعارهای مشترک افق و آرمان مشترک و خواست های سیاسی مشترک زیادی دارند که می تواند باعث ایجاد همکاری بین چپ ها در دانشگاه بشود. این همکاری باید در ۱۶ آذر خود نمایی کند. بعد از چند سال تلاش و فعالیت برای گرفتن ۱۶ آذر و تبدیل این روز به روز اعتراض دانشجو از منظر چپ، امسال باید گام بزرگتری برداشت. برگزاری ۱۶ آذر گسترده و سراسری با محورهای مشترک با شعارهای مشترک، شعارهایی که در اکثر اعتراضات دانشجویی مشترک است گامی به جلو ست که می تواند پیش در آمد ایجاد تشکل های سراسری و مستقل دانشجویی باشد. همین امروز شعار "آزادی برابری، هویت انسانی" در دانشگاه اصفهان نشان دهنده یکی از مهمترین محورهای مشترک چپ در دانشگاه هاست.

ارسال یک نظر

0نظرات

ارسال یک نظر (0)