09/09/1385 پنجشنبه

0

اخبار دانشجویی

فضای دانشگاه فردوسی مشهد دوباره متشنج شد
خبرنامه امیرکبیر
اواخر شب گذشته دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به وقایع چند روز اخیر تجمعی اعتراض آمیز در خوابگاه های دانشگاه برگزار کردند . این فضای ملتهب که از چند روز قبل در اعتراض به درگذشت سه دانشجوی دانشگاه های کشور در کمتر از یک هفته، حکم محرومیت از خوابگاه حسین نجفی دانشجوی متحصن دانشگاه ، صدور احکام انضباطی برای چند فعال دانشجویی و برخورد با ۷ نشریه دانشجویی از سوی کمیته ی انضباطی دانشگاه آغاز شده است ظهر روز چهارشنبه با برگزاری تظاهراتی از سوی دانشجویان در محوطه ی دانشگاه به اوج خود رسید . در این تظاهرات که حدود پانصد نفر از دانشجویان در آن شرکت داشتند دانشجویان با حضور در محل تحصن حسین نجفی خواستار لغو کامل حکم وی شدند . در این تظاهرات دانشجویان با صدور بیانیه ای گروه های فشار درون و بیرون دانشگاه را مسوول وقوع حوادث اخیر دانستند و اعلام کردند به حرکت خود تا دستیابی کامل به مطالباتشان ادامه خواهند داد . دانشجویان همچنین خواستار پاسخگویی مسوولان نسبت به درگذشت سه دانشجوی دانشگاه های کشور شدند
اراده دانشجويان وقتي در کار باشد، خودشان در صحنه مي‌ايستند و به خواست‌شان جامه عمل مي‌پوشانند
خبرنامه امیرکبیر
در روزهاى شنبه و يكشنبه گذشته، دانشجويان دانشگاه اميركبير در اعتراض به ممنوع‌الورود شدن چند دانشجو به اين دانشگاه، تجمعى اعتراضى آرامى را شكل دادند كه با دخالت انتظامات مواجه و به ضرب و شتم دانشجويان منجر شد.
در ارتباط با همين موضوع و نيز اعمال فشارهاى گوناگون بر دانشجويان طى ماه‌هاى اخير، امروز در محل دفتر سازمان دانش‌آموختگان ايران «ادوار تحكيم وحدت» مصاحبه‌اى مطبوعاتى برگزار شد كه در آن ۳ دانشجوى ممنوع الورود به دانشگاه صنعتى اميركبير، على عزيزى، عباس حكيم‌زاده و مجيد توكلى نسبت به حكم صادره از سوى مديريت دانشگاه اعتراض كردند.
على عزيزى نايب رييس انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه اميركبير، در رابطه با حركت اعتراضى دانشجويان اين دانشگاه و نيز كنفرانس مطبوعاتى امروز، به پرسش‌هاى ما پاسخ داده است.
مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور
آقاي عزيزي، ممکن است بفرماييد تجمع دانشجويان دانشگاه اميرکبير در روزهاي شنبه و يکشنبه گذشته که در اعتراض به ممنوع‌الورود شدن شما و دوتن ديگر از دانشجويان شکل گرفت، چه نتيجه‌اي داشت؟
على عزيزى: تجمعي که دانشجويان شکل دادند، يک هدف داشتند و قصدشان اين بود که به مديريت دانشگاه بفهمانند که اراده‌ي دانشجويان وقتي در کار باشد و دانشجويان درخواستي داشته باشند و عمل نشود، خودشان در صحنه مي‌ايستند و به خواست‌شان جامه عمل مي‌پوشانند. اين يک پيامي بود براي مديريت دانشگاه در روزهاي شنبه و يکشنبه که مديريت دانشگاه احساس نکند آنچه پشت ميزش تصميم مي‌گيرد مي‌تواند اجرا بکند.
آقاي عزيزي، علت اصلي ممنوع‌الورود شدن شما و آقايان حکيم‌زاده و توکلي به دانشگاه چه مواردي عنوان شده؟
على عزيزى: بعضي از نکات هست که ما بارها به آن اعتراض کرديم و آنها را حقوق بديهي و اوليه خودمان مي‌دانيم. از جمله اين نکات اين است، انجمن اسلامي دانشجويان که غيرقانوني خوانده شد و ساختمان آن توسط مديريت دانشگاه تخريب شد، اين کار يک کار غيرقانوني بود که ما به آن اعتراض کرديم. يعني با توجه به همين ظرفيت‌هاي قانون اساسي موجود و همين آيين‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها مديريت دانشگاه حق نداشت بخاطر ايراد در يک انتخابات بيايد آن تشکل دانشجويي را غيرقانوني اعلام بکند و ساختمان آن را تخريب بکند. ما به اينها اعتراض کرديم و پاي خواسته‌هاي خود و دانشجويان ايستاديم، با فعاليت‌هايي که مي‌کرديم، با فعاليت‌هاي روشنگرانه‌اي که مي‌کرديم، با نشريات دانشجويي که منتشر مي‌کرديم. همه‌ي اينها دست به دست هم داد تا اينکه دانشگاه سرانجام از آنجا که ديد پروژه‌ي محدود کردن فضاي دانشگاه را نمي‌تواند اجرا بکند، پس آسانترين راهي که ديد اينکه ما را به دانشگاه ممنوع‌الورود بکند، شايد در ملک شخصي‌اش بتواند احساس آرامش بکند.
آيا قانونا مي‌شود از ورود دانشجويي، فرضا مثل شما كه يک ترم از تحصيل از محروم شده، به دانشگاه جلوگيري کرد؟
على عزيزى: واقعيت‌اش اين است که هيچ دستورالعملي و هيچ آيين‌نامه‌اي وجود ندارد که براساس آن رييس دانشگاه ورود دانشجويان را به دانشگاه ممنوع بکند، چون دانشگاه تنها محل سرکلاس رفتن نيست، دانشگاه محلي‌ست که پروژه‌هاي تحقيقاتي و عملي در آن انجام مي‌شود و اينها مشمول زمان نمي‌توانند بشوند و به دستور رييس دانشگاه نمي‌توان اينها را متوقف کرد. من خودم الان درگير يک پروژه‌ي تحقيقاتي هستم که اين پروژه به دليل ممانعت از ورود من به دانشگاه و در پي‌اش عدم توان من براي پيگيري‌ آن متاسفانه انجام آن متوقف شده. مديريت دانشگاه فقط و فقط بخاطر فعاليت‌هايي که ما مي‌کنيم، اينکه خواسته‌هاي دانشجويان را پيگيري مي کنيم و به مديريت دانشگاه انتقاد مي کنيم، تصميم مي‌گيرد ورود ما را به دانشگاه ممنوع بکند.
آقاي عزيزي، امروز در مصاحبه مطبوعاتي شما و همفکرانتان در دفتر «ادوار تحكيم وحدت» مطرح شده که کميته انضباطي در تماس با خانواده‌ي دانشجويان و اعمال فشار رواني بر آنها، دانشجويان را تهديد به اخراج مي‌کند. ممکن است نمونه‌هايي را بر بشمريد که کميته انضباطي چگونه اين کار را انجام مي‌دهد؟
على عزيزى: کميته انضباطي مي‌آيد سوءاستفاده مي‌کند از بي‌اطلاعي خانواده‌ها نسبت به آيين‌نامه‌ها و قوانين موجود،‌ و با کاربرد الفاظ دوگانه و مبهم در آنها ايجاد ترس مي‌کند. بعنوان مثال، به آنها مي‌گويد دانشجوي شما يا پسر شما در دانشگاه فعاليت مي‌کند و يا در دانشگاه حضور دارد، مخل نظم شده، اخلالگر شده و به دنبال ايجاد يک شورش است. يا اينکه به آنها مي‌گويد، آنها از دانشگاه اخراج شده‌اند و اين «آنها از دانشگاه اخراج شده‌اند» را استناد مي‌کند به اينکه من گفتم يک ترم از دانشگاه محروم بشوند. يعني عملا بجاي اينکه بگويد وضعيت تحصيلي‌شان معلق شده‌، مي‌گويد آنها اخراج شده‌اند و يا اينکه مي‌گويد، اين کارها را بخواهند ادامه بدهند، قطعا دانشگاه آنها را اخراج مي‌کند. حکم پيش از عمل براي آنها صادر مي‌کند و به آنها مي‌گويد تصميم با دانشگاه‌ست و آنچه دانشگاه بگويد همان است. و اکثر خانواده‌ها بخاطر اينکه اطلاع ندارند از اين مسايل، خب، اين بار رواني شديدي براي آنها مي‌شود.
در کنفرانس مطبوعاتي امروز، همچنين مطرح شده که حضور و انتصاب دکتر رهايي به مقام رياست دانشگاه، آغاز فصل جديدي از برخورد به فعالان دانشجويي بوده. ممکن است بفرماييد چه مسايلي شما را به اين نتيجه رسانده؟
على عزيزى: جناب دکتر رهايي از وقتي شدند رييس دانشگاه، اصلا رويه و نوع نگاه آنها به دانشگاه و فعاليت‌هاي دانشجويي تغيير کرده. ولي اين فقط مشمول فعاليت‌هاي سياسي نشده، فعاليت‌هاي دانشجويي وقتي مورد تهديد و محدوديت قرار گرفت، اينها بچه‌ها را به اين نتايج رساند که اين فصل نويني در فعاليت‌هاي دانشجويي‌ست. چون علاوه بر فعاليت‌هاي سياسي که در پيکان برخورد شديد مديريت دانشگاه قرار گرفته، فعاليت‌هاي صنفي که هيچ رنگ و بوي سياسي ندارد و صرفا در محدوده‌ي صنف دانشجو مطرح مي‌شود يا فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري که اينها اصلا هيچ پيکان مخالفت يا اعتراضي به دانشگاه ندارد و يکسري فعاليت‌هاي نرم که در چارچوبهاي فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري مي‌گنجد، متاسفانه مديريت دانشگاه اينها را هم برنمي‌تابد، و از طرف ديگر ديده مي‌شود که برخي نهادها که هميشه عامل تهديد فضاي دانشگاه بوده‌اند، بودجه‌هايشان چندين برابر مي‌شود و همه‌گونه امکانات در اختيارشان قرار مي‌گيرد، براي اينکه در دانشگاه فعاليت کنند.
منبع: صداي آلمان

جای 16 آذر دانشگاه است نه امامزاده
روزنه

دبير تشكيلات دفتر تحكيم وحدت محمد هاشمي امروز فرموده اند: "در جلسه‌ي شوراي مركزي (در روز جمعه گذشته)، وضعيت دانشگاه‌ها و برنامه‌هاي 16آذر مورد بررسي قرار گرفت و بنا بر اين شد كه شوراي مركزي تحكيم روز دانشجو بر مزار شهداي 16آذر در امامزاده عبدالله حضور پيدا كنند."
فقط آخوندها میتوانند اینطور بامزه باشند و خود را به خریت بزنند. آقایان اگر شما با همه امکانات و پول و حمایت که از جمهوری اسلامی دارید، حتی یک ذره هم نزد کسی اعتبار داشتید، با این تصمیم مشعشع تان از دست میدهید! از یکطرف علیه دولت برادر تیر خلاص زن احمدی نژاد هارت و پورت میکنند و از طرف دیگر بطور مضحکی در خدمت او درمی آیند! آنهم چطور، با شعار مسخره بچه ها بریم امامزاده! آری اینها میخواهند 16 آذری که علیه امام و امام زاده و حکومت اش است را به امامزاده ببرند!
خودشان میدانند که دارند جوک میگویند. میدانند که این درخواست امام زمان و این تصمیم شان با تمسخر و تنفر آدم های روی زمین روبرو خواهد شد. اما چاره دیگری ندارند. شاید مجبورشان کرده اند که خودشان را مضحکه و تحقیر کنند. اما این بهای "انجمن اسلامی بودن" و در کنار جمهوری اسلامی ایستادن است. تازه هم نیست. مضحکه شدن و مورد نفرت عالم قرار گرفتن سهم کسانی است که در دوره انقلاب کنار ضد انقلاب می ایستند.
اما از لحاظ معنی سیاسی نمی شود یک ذره هم به این آقازاده های بیچاره رحم کرد. همانطور که احمدی نژاد جمهوری اسلامی میخواهد "زلزله مصنوعی" و "مانور مبارزه با اوباش" راه بیندازد تا مگر مقابل 16 آذر بایستد، تحکیم وحدت جمهوری اسلامی دارد تلاش میکند تا اصلا کل 16 آذر را یکجا به قبرستان روانه کند. این تلاش ولو مضحک اما باید جواب محکمی از طرف دانشجویان بگیرد. از حالا تا 16 آذر فرصت هست تا هرکجا کسی از این حضرات را پیدا کردید، توی دانشگاه و توی خیابان و توی چت و روی اینترنت دستشان بیندازید و نفرت و بیزاری خود را به ایشان اعلام کنید.
16 آذر جایش معلوم است. دانشگاه و جلوی دانشگاه. در وسط شهر. این تلاش مذبوحانه تحکیم وحدت فرصت خوبی است تا جنب و جوش وسیعتری بوجود آورد و صف گسترده تر و رادیکالتری را برای یک 16 آذر سوسیالیستی، دخالتگر، علیه جمهوری اسلامی و جنگ و تحریم و برای آزادی و برابری گرد آوریم.

سازمان جوانان کمونیست
دوشنبه 27 نوامبر 2006، 6 آذر 85

--
www.cyoiran.com



www.leaflet-javanan.blogspot.com

حمله با چوب و دشنه به زندانیان سیاسی زندان رجايی شهر کرج
ایران پرس نیوز
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته محمود مغنیان، رئیس بند زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج (رجايی شهر) امیرحسین حشمت ساران را تهدید به مرگ کرد و خطاب به سایر زندانیان این جملات را به کار برد "اگر دست من بود من شماها را میکشتم" و در ادامه تهدیداتش اضافه کرد "شما چون علیه جمهوری اسلامی هستید دشمن خدا میشید من این جنایتکارها را به شما ترجیح میدهم و از آنها حمایت می کنم و نمی گذارم برات راه چمنی را از بند انتقال دهند" ( لازم به یادآوریست برات راه چمنی همان فردی است که به بهروز جاوید تهرانی حمله نمود و باعث گردید که صورت او آسیب جدی ببیند).
چند ساعتی از تهدید محمود مغنیان نگذشته بود که با طرح قبلی و بدستور مسئولین قضایی و زندان طرح حمله به زندانیان سیاسی توسط محمود مغنیان حدود ساعت 15 دیروز به اجرا گذاشته شد. سردمدار دیگر این حمله برات راه چمنی وکیل بند و تعدادی از زندانیان عادی و خطرناک بوده اند. آنها به چوب و دشنه مسلح بوده اند که به بند زندانیان سیاسی حمله کردند و در ضمن شعارهایی مانند مرگ بر منافق علیه زندانیان سیاسی سر می دادند.
دو تن از زندانیان سیاسی امیر حسین حشمت ساران و علیرضا کرمی خیرآبادی دچار ناراحتی های قلبی هستند و ناراحتی آنها شدت یافته است. مسئولین زندان از درمان آنها خودداری می کنند. وضعیت این زندانیان وخیم است و به خاطر قطع دارو با خطر جدی مواجه هستند.
همچنین بهروز جاوید تهرانی که در اثر حمله مامورین زندان از ناحیه صورت دچار آسیب جدی گردیده بود و مسئولین بهداری زندان از درمان او خودداری نمودند زخم های او دچار عفونت گردیده و به خاطر قطع امکانات درمانی از او و سایر همبندیانش خطر جدی متوجه جان این زندانی است.
لازم به یادآوریست اکثر کادر فعلی زندان گوهر دشت از افرادی هستند که در دهه 60 احکام اعدام را اجرا میکردند و محمود مغنیان یکی از افراد قصی القلبی است که در شکنجه و اجرای احکام اعدام تعداد زیادی از زندانیان سیاسی دهه 60 نقش مستقیم داشته است.
فعالان حقوق بشر در ایران از تمامی سازمان های مدافع حقوق بشر استمداد می طلبد برای نجات جان این زندانیان اقدام فوری به عمل آورند

ارسال یک نظر

0نظرات

ارسال یک نظر (0)